خلاصة:
دارد که به اهم آنها پرداخته میشود.
ملخص الجهاز:
"اومانیسم پل تیلیش در هرمنوتیک وی درباره کتاب مقدس و وحی تأثیر فراوانی گذاشت؛چنانکه تاویل و تفسیر متن را به ارتباط انسان(عامل متغیر)با معجزه الهی(عامل ثابت)منوط میداند و تغییر و تکامل جامعه انسانی را در تاویل و تفسیر متون وحیانی و انکشاف الهی عامل تعیینکننده تلقی میکند و معتقد است این امر سبب میشود به تناسب رشد و تغییر جوامع بشری،متون به صورتی دیگر تاویل شود و هر زمان انکشاف الهی اصیل با جلوهای خاص رخ نماید.
تیلیش در جای دیگر از این هم فراتر میرود و«آنچه انسان حاضر است برایش کشته شود»را کافی نمیداند،چرا که معتقد است مقدساتی هستند که بسیار بالاتر از زندگی شخص تلقی میشوند اما واپسین دغدغه او نیستند.
اکنون بهطور طبیعی،این سؤال در ذهن نقش میبندد که آیا میتوان اطمینان یافت که آنچه مرا به عنوان واپسین دغدغه زندگی فراگرفته است،حقیقتا شایسته این عنوان هست یا نه؟اگر میتوان،پس چرا عاقلانه عمل نکنیم و تا حصول اطمینان از حقیقی بودن واپسین دغدغه خویش از خطر کردن نپرهیزیم؟و اگرنه،چرا و چه چیزی ما را مجبور به خطر کردن میسازد؟ظاهرا تیلیش حصول چنان علم و اطمینانی را جزء دست نایافتنی ایمان میداند،و ازاینرو، پاسخ او به قسمت اول سؤال منفی است.
اما در اینباره که چهچیزی ما را به خطر کردن وامیدارد،شاید در مجموع بتوان از او پاسخ گرفت که«کششی مرموز از جانب امر نامتناهی»،و خود همین یقین به اینکه چیزی هست که باید واپسین غایت زندگی باشد،و بالاخره اشتیاق ذاتی انسان به استعلا؛اینها حقایقی هستند که ما را وامیدارند تا بهرغم تردیدی که داریم دست به عمل بیازیم و آنچه را از سوی آن فراگرفته شدهایم،واپسین دغدغه،عالیترین هدف و محور همه تکاپوهای خویش قرار دهیم."