ملخص الجهاز:
"دانش تفسیر درمیان مسلمانان هر چند تعریفهای بسیاری دارد و گروهی تفسیر را کشف مراد خداوند از آیات مشکل قرآن17 و عده ای قطع به مراد خداوند18 و برخی مجموعه دانشهای قرآنی19 و جماعتی علم به اصول شناخت کلام خدا20 دانسته اند، اما در مجموع تفسیر به عنوان موضوعی رشته ای و متعلق به متن وحیانی مسلمانان جلوه می کند، و این نشان می دهد که دانش تفسیر مانند هرمنوتیک کتاب مقدس است؛ آن هم مربوط به زمانی که هرمنوتیک مختص به کتاب مقدس بود و در سایر متون بشری جریان نداشت.
او معنای متن را به عنوان یک نمونه ارادی که در پشت آن نیت آگاهانه نهفته است باور نداشت، به اعتقاد وی هیچ گاه نمی توان ادعا کرد تمام یک متن از اول تا آخر شکل گرفته از نیت آگاهانه مؤلف است، زیرا اولا: امکان دارد متن و یا قسمتهایی از آن از ضمیر ناخودآگاه پدید آورنده متن شکل گرفته باشد؛ ضمیری که خود صاحب متن نیز از وجود آن و تأثیرش بر اثر غافل است، اما مخاطبان او با توجه به اثر او به ضمایر ناخودآگاه وی دست می یابند.
این احتمال می تواند به عنوان بهترین پاسخ به سؤال وحدت معنی و تعدد معنی در آیات قرآن باشد، چه اینکه بسیاری از آیات قرآن یک معنی بیشتر ندارد و نسبت به این آیات، تعدد قراءت بی معنی است، چنان که برخی از آیات قرآن نیز از جمله آیات متشابه قرآن، تک معنایی نیستند و مفسران قرآن در تفسیر این آیات با یکدیگر اختلاف دارند و اختلاف نیز به گونه ای نیست که بتوان ادعا کرد معانی از قبیل لایه های گوناگون یک معنی و کامل کننده یکدیگرند، بلکه اختلاف به اصطلاح در عرض است و غیرقابل جمع."