ملخص الجهاز:
"در این شرایط عدهای از طلاب احساس میکنند که ممکن است،رژیم،آنها را متهم به داشتن افکار چپی بکند و حرکت طلاب را،حرکت کمونیستی و غیر طلبگی بخواند و این حقیقت را که این تظاهرات از سوی طلاب و فضلای حوزهء علمیهء قم به راه افتده است،روانه جلوه دهد(همچنانکه بعد از دستگیری،آنان را در مطبوعات اخلالگر و مارکسیست اسلامی خواندند که در سطور بعدی به آن پرداخته خواهد شد) لذا،عدهای از طلاب بر آن میشوند که برای خنثیسازی تبلیغات احتمالی رژیم،با لباس کامل روحانی(عمامه،قبا و عبا)در صف اول تظاهرکنندگان ظاهر شود،و این کار انجام میشود و رژیم نیز از آنان عکس میگیرد و در روزنامههای آن زمان منعکس میشود.
مأمورین شهربانی،مقابل هم صف میایستند وی ک دالان مرگ گوشتی تا ماشینهای بیرون دار الشفاء درست میکنند و افراد دستگیر شده را از این دالان،عبور میدهند و غیر از کتکهایی که گاردیها زده بودند، این مأمورین عصبی که سه روز بود نتوانسته بودند وارد مدرسه شوند و عقدهء دل خود را خالی کنند،کتک مفصلی به طلاب میزنند و آنها را مثل یک توپ به این سو و آن سو حرکت میدهند تا نهایت سوار بر ماشین نموده و به شهربانی قم منتقل میکنند.
بعد از دستگیری،دستگاههای تبلیغاتی رژیم،علیه این حرکت قلم فرسایی نمودند و با عناوین«نقابداران قم،بلواکنندگان قم،اخلالگران قم،مارکسیستهای اسلامی و ارتجاع سرخ و سیاه»یاد کردند و طی تفسیرها و گزارشها از حرکت طلاب،در مقابل آن به شرح ذیل واکنش نشان دادند: -روزهای 15 و 17 خردادماه جاری(1354)طلاب مدرسه فیضیه و دار الشفای قم،به منظور ایجاد تحریکات،مبادرت به دادن شعارهای ضد ملی و میهنی کردند و با یادآوری یکی از ننگآورترین حوادثی که در سال 1342 همراه با یک سلسله اقدامات آنارشیستی و خرابکاری از جانب مرتجعین سیاه،در کشور ما روی داد،افراد مزبور به شیوه عوامل ارتجاعی سرخ و سیاه عمل میکردند."