ملخص الجهاز:
"»؛ مولف«المبسوط»(ج 1 ص 36-7)گفته است:«چنانچه به فارسی تکبیر (1)-[شادروان استاد سعید نفیسی،این را جزو فرهنگهای فارسی بشمار آورده است-(برهان قاطع-ص:هفتاد و دو-مقدمه):فهرست فرهنگهای فارسی] کند،از نظر ابو حنیفه-رح-بنابر قاعدهی وی،رواست.
ابو یوسف -رح-بر سر اصل خود،در مورد مراعات«منصوص علیه»رفته و محمد فرق نهاده و گفته است:برای عربی فضیلتی است که برای زبانهای دیگر نیست.
اصل این مسأله:هرگاه در نماز خویش،خواندن به فارسی کند؛از نظر ابو حنیفه-رح-روا باشد و مکروه.
». ابن الندیم در«الفهرست»(ص 294)از کتابی یاد میکند به نام: «کتاب جواز الصلاة بالفارسیة»از ابو عبد الله حسین بن علی بن ابراهیم،معروف به جعل الکاغذی،از فقیهان بصره(308-399 هـ).
ص 494 س 17 «ابو ح[نیفة]1»!رجوع کنید به«کشف الظنون»(ج 2 ص 1997)، ذیل«الوافی فی الفروع»از امام ابو البرکات عبد الله بن احمد حافظ الدین نسفی حنفی،در گذشته بسال 710 هـ و«المبسوط»(ج 1 ص 37).
ملا علی قادری-در گذشته بسال 1014 هـ- آن را ساختگی بشمار آورده است؛چنانکه در کتاب«موضوعات»(برک 63، نسخهی کتابخانهی اوقاف بغداد-شمارهی 2809)گوید: *«حدیث:زبان اهل بهشت،عربی و فارسی دری است؛که آنرا صاحب«کافی»1نقل کرده؛[وهم این،که]از دیلمی2[نقل شده] است:«هرگاه خداوند آهنک کاری به ملایمت کند،به فارسی دری به فرشتگان نزدیک فرمان میدهد»؛هر دو ساختگی است؛زیرا با آنچه یک حدیث صحیح و مستند داراست،معارض است.
رجوع کنید به«مجلهی مهر»(سال 8 صفحات 401-2) و«تاریخ بغداد»(ج 1 ص 129-31)[و«مجلهی یغما»(سال 15 صفحات 21-30) و«ایران در زمان ساسانیان-کریستنسن-»(ص 408-420 و 528 ببعد] (1)-لکز:(به فتح اول و سکون ثانی)،شهر کوچکی است پشت دربند و هم مرز باخزران؛بنام بناکنندهاش نامیده شده است."