ملخص الجهاز:
"آنگاه توفان میرود؟دیگرگونساز، میرود از دل جنگل و زمان و همه چیزی گویی جوانسال میماند: چشمانداز چونان مصرع مزموری، سترک،باشکوه و جاودانست.
چه خرد است آنچه بر سر آن در ستیزیم و چه سترگ،آنچه با ما میستیزد اگر مجال میدادیم به کردار اشیاء توفان سترگ بر ما چیره شود بس بزرگ و بیحسد میشدیم.
بر خردی چیره میشویم و پیروزی خود خردمان میکند.
جاودانگی خود فرشتهای است که بر ستیزهگران عهد کهن نمایان میشد: آندم که اشتیاق آتشهایش در ستیز فلزگونه میگسترد، هم او آنان را زیر انگشتان چونان تارهای آهنگی ژرف حس میکرد.
فرشته بر آن فائق میآمد کو اغلب از ستیز چشم میپوشد، آن کو استوار و قامت افراشته میرود و بالیدهء همان دست سختی است که برای شکل دادنش،تنگ دربر میفشرد.
پیروزیها به خود نمیخواندندش.
تکامل او:مغلوب جانانه بودن به دست آن هماره بزرگتر است."