ملخص الجهاز:
"الیوت از سنت شعری رمانتیسم که تأکید داشت«خود»ذهنی شاعر باید در مراکز اثر هنری قرار داشته باشد،شدیدا فاصله میگیرد،بلکه برعکس،او چنین استدلال میکند که میتوان از ناخودآگاه،با برونفکنی آن-مثلا با استفاده از زبان نمادین و آفریدن شخصیتهای نمایشی- فراروی کرد،به نحوی که هرچند مواد و مصالح شخصی ممکن است وارد متن شاعرانه شود،اما با فراروی از آنها میتوان به اثر شاعرانه ابعادی جهانشمول بخشید.
سرزمین ویران،که به شعر سپید سروده شده،خواننده را از دستیابی به هرگونه دیدگاه قطعی و پایدار محروم میکند، خوانندهای که توالیی رشتهای از صداها و تصاویر گوناگون او را وسوسه میکند به گردش در آن «شهر مجازی»( unreal city )بپردازد،شهری که در آن،زمان سیال است،به پیش و پس میرود و گذشته و حال در کنار هم قرار میگیرند و این هم فرشینهای فرهنگی میتنند با طرحی پیچیده که در آن همهچیز دست به دست هم میدهند تا احساس اعتماد به نفس خواننده را آشفته کنند.
اینهمه خواننده را به کجا میرساند؟از سوئی،الیوت حق خواننده را در رویکرد به شعر به روش خاص خود E به رسمیت میشناسد،و از سوئی دیگر بعضی از منتقدین را متهم میکند که شعرش را از بن بد تفسیر کردهاند،اظهارنظری که بطور ضمنی به وجود یک معنی اصلی،شخصی و ذاتی در متن اشاره دارد.
شاید زیبایی و عظمت سرزمین ویران در این نکته نهفته باشد که از آنچه گلایهای شخصی از دست روزگار بوده شعری با ابعاد جهانی پرداخته شده است،این شعر ممکن است با آدمهای مختلف به گونههای مختلف سخن بگوید،اما ویژگی اصلی همه اشعار خوب اینست که پیش از آنکه فهمیده شوند،منتقل میشوند.
Thomas stearn Eliot,The waste Land and other,poems,Faber Faber,London, ."