خلاصة:
خوبی چیست؟ بدی چیست؟ آیا این دو مطلقند یا نسبی؟ آیا تکلیف آورند یا خیر؟ آیا الزام به خوبی ها با آزادی منافات ندارد؟ در تزاحم خوبی ها با یکدیگر، معیار ترجیح کدام است؟ آیا می توان بدون توجه به دین، خوبی ها و بدی ها را شناخت؟ آیا بدون باور به آفریدگار و رستاخیز، برای رفتارهای اخلاقی ضمانتی کارآمد باقی می ماند؟ آیا با وعده دنیایی بهتر می توان عمل به خوبی ها و ترک بدی ها را تضمین کرد؟ این ها و پرسش هایی از این دست، اموری است که پاسخ آن ها را می توان در کاوشی فلسفی جویا شد. کوششی فراسوی دستورات اخلاقی که ناظر بر آن ها بوده و سرنوشت اخلاق و دانش مربوط به آن را رقم می زند. در میان این پرسش ها و البته با اذعان به اهمیت همگی شان، آن چه امروزه از نمایی آشکارتر برخوردار است، ارتباط اخلاق با دین است.