ملخص الجهاز:
"در این زمینه اسپنسر و بلیدز معتقدند که جغرافیا همواره مفاهیم ایدههای اصطلاحی و تکنیکها را از نظام علوم مجاور اقتباس کرده و توسعه داده که این موضوع در مورد نزدیک شدن و سهیم شدن روشهای تحقیقی در جغرافیای رفتاری و روانشاسی محیطی نیز مشاهده میشود.
*نتیجهگیری: جغرافیای رفتاری شامل بررسیهای ادراک محیطی و رفتار در طول سه دههء گذشته به عنوان یک قلمرو فکری غالب در جغرافیای انسانی معاصر مطرح شده و کاربرد آن در نظرها و تحقیقات جغرافیای فعلی به عنوان مکمل بررسیهای جغرافیایی و ضمنا بر طرفکننده جبرگرایی در مکاتب فکری تحلیلهای مکانی-فضایی و ساختارگرایی بوده است.
ضمنا با در نظر داشتن این موضوع که بررسیهای مربوط به ادراک محیطی و رفتار انسان با دیدگاهها و روشهای تحقیقی متفاوت میتوانند دخالت عمدهای در سطوح مختلف مدیریتها و برنامهریزیهای ناحیهای کشورها داشته باشند،ضرورت ادامهء مطالعات نظری و عملی متکی بر قلمرو فکری«جغرافیای انسانگرایی»معاصر توصیه میشود."