خلاصة:
علت بسیاری از خطاهایی که در ترجمه حدیث رخ می دهد، ناآشنایی یا بی توجهی به اصول ترجمه است؛ یعنی تسلط بر زبان مبدا، زبان مقصد، آشنایی با موضوع و مساله امانت در ترجمه. از این قبیل خطاها که بگذریم، به نظر می رسد که یکی دیگر از علل اساسی خطای در ترجمه، داشتن پیش فرضهای خاص است. برخی از پیش فرضها لازمه تفکر انسانی است و نمی توان از آنها پرهیز کرد، اما این پیش فرضها موجب خطای در ترجمه حدیث نمی شود. علت این قبیل خطاها را باید در برخی از پیش فرضهای شخصی مترجم یافت که مانع از ترجمه درست می شود. نویسنده در این مقاله، با تقسیم انواع خطاهایی که در ترجمه رخ می دهد، کوشیده است تا نقش پیش فرضهای شخصی را در ترجمه نادرست نشان دهد و برای این کار با نقل سه مورد، بحث خود را پیش برده است.
ملخص الجهاز:
"o} دیدن این واژهها در متن به کمک حدس خود بخواهد ترجمه کند،ترجمهای از این دستارائه خواهد کرد: نویسنده الفهرست-که از دوستداران خاندان علوی نیز به شمار میرود-در جاهایمختلفی از کتاب خود،از قرآنی یاد میکند که به خط علی(ع)نوشته شده است و در یکیاز«خانههای ویران شده»علویان آن را یافته است.
بررسی موردی در اینجا برای این که بحث روشن شود،تنها به سه مورد اشاره میشود که وجود برخیپیشفرضها موجب به دست دادن ترجمهای شده که با روح و سیاق متن ناسازگار است وخلاف متن اصلی و نمیتوان علت خطاها را در سطح زبانی و اصول ترجمه یا سبکی صرفجستجو نمود: {o(19).
» این بند را مرحوم فیض چنین ترجمه(و تفسیر)کرده است: و هر یک از کنیزانم را که با آنها همبستر بودم و فرزندی آورده یا باردار باشد،آن کنیز بهفرزندش واگذار میشود و از جمله نصیب و بهره اوست(أم ولد یعنی کنیز فرزنددار بهبهای وقت به فرزندش واگذار میشود،و چون کنیز به فرزندش واگذار شده آزادمیگردد)و اگر فرزند آن کنیز بمیرد و خود او زنده باشد(نیز)آزاد است(و فروش اوجایز نیست،زیرا)کنیزی از او برداشته شده،و آزادی(انتقال به فرزند)او را آزاد نمودهاست.
{o53o} آیا این یک سهو و بدخوانی متن و در نتیجه،اشتباهی ناخواسته است،یا آن که مترجم باتوجه به نگرش خاص خود و برخی پیشفرضها آن را آگاهانه چنین ترجمه کرده است؟گزینه دوم درستتر به نظر میرسد؛زیرا از این منظر درست نیست که مادر سهمیه فرزندباشد،بلکه بهتر است که فرزند را به مادر تحویل دهیم."