خلاصة:
ادراک حسی از منظرهای گوناگون قابل بحث و بررسی است. در این نوشتار، پس از نگاهی گذرا به جایگاه «ادراک حسی» در دانش های گوناگون، مهم ترین مباحثی را که می توان از منظر معرفت شناسی درباره ادراک حسی و حواس ظاهری ارائه کرد، طرح و بررسی شده است. در میان این مباحث، مسائلی همچون حضوری یا حصولی بودن ادراک حسی، نحوه حکایتگری مفاهیم حسی، امکان شناخت ذاتیات و ماهیات اشیای خارجی و اعتبار ادراک حسی از همه برجسته تر است. به نظر می رسد در حالی که معرفت به احساس ـ یعنی نفس تأثرات مادی ـ از راه علم حضوری تحقق می یابد، ادراک حسی معرفتی حصولی بوده، مفید مفهوم و تصور است، نه قضیه و تصدیق. از یک سو، با حس و عقل نمی توان به کنه اشیا و فصل های حقیقی آنها دست یافت و از سوی دیگر، ادراک حسی خطاناپذیر بوده، خطاهایی که در مورد آن تصور می شود به احکام و تفسیرهای عقل ارجاع می یابد.
ملخص الجهاز:
"سخن پایانی آنکه می توان گفت: حتی اگر این نظریه را مسکوت بگذاریم و هیچ یک از دو نظریه «عینیت» یا «شبح» را برنگزینیم و راه حلی برای پاسخ به ایرادهایی که متوجه نظریه «عینیت» شده است نیابیم، مشکلی به لحاظ معرفت شناسی رخ نمی دهد; زیرا آنچه از نظر معرفت شناختی اهمیت دارد این است که با علم حضوری می یابیم که مفاهیم و صورت های ادراکی، اعم از مفاهیم کلی ماهوی، فلسفی، منطقی یا مفاهیم جزئی حسی و خیالی، در ذهن موجودند و ما می توانیم مطابقت یا عدم مطابقت آنها را در ضمن یک قضیه با خارج دریابیم; اما اینکه آیا به لحاظ وجودشناسی این صورت ها عین ماهیت اشیا هستند یا شبح و تصویری از آنها، دخالتی مستقیم در معرفت شناسی ندارد و با حل نشدن این مسئله به لحاظ معرفت شناختی، مشکلی ایجاد نمی شود; چنان که اگر در مورد ادراک حسی سازوکار روان شناختی یا زیست شناختی یا عصب شناختی آن برای ما مجهول باشد، به لحاظ معرفت شناختی مشکلی رخ نمی دهد.
با توجه به آنچه گذشت، در ادراک حسی و مفاهیم یا تصورات حاصل از آنها و نیز در تأثرها و انفعال های حسی، که «احساس» نام دارد و در واقع، عمل طبیعی ادراک حسی را تحقق می بخشد و در حواس و قوای ادراک حسی، که عمل ادراک را سامان می بخشد، همچون دیگر قوای ادراکی ـ مانند عقل، خیال و متخیله ـ خطا متحقق نیست، بلکه اصولا نمی توان این گونه امور را به حقیقت یا خطا، صدق یا کذب متصف نمود."