ملخص الجهاز:
"دلبستگی و شور و اشتیاق مردم به تعزیه و نشستن در مجالس تعزیهخوانی و مشاهدهء وقایع همانند و تکراری در تکایا و تعزیهخوانیها در طی سالها،سبب شدند که برخی از ابیات و مصراعهای اشعار تعزیه و همچنین بعضی از رویدادهای مربوط به تکیه و تعزیه به صورت تمثیل،تشبیه و مثل درآیند و در گفتگوها و محاورات شمر هم جلودارش نیست!
دلبستگی و شور و اشتیاق مردم به تعزیه و نشستن در مجالس تعزیهخوانی و مشاهدهء وقایع همانند و تکراری در تکایا و تعزیهخوانیها در طی سالها،سبب شدند که برخی از ابیات و مصراعهای اشعار تعزیه و همچنین بعضی از رویدادهای مربوط به تکیه و تعزیه به صورت تمثیل،تشبیه و مثل درآیند و در گفتگوها و محاورات روزانه به کار روند،از آن جملهاند:مدینه گفتی و کردی کبابم.
(3)-مانند: «افتاد دست راست خدایا ز پیکرم بر دامن حسین برسان دست دیگرم دست چپم به جاست اگر نیست دست راست اما هزار حیف که یک دست بیصداست» کتاب گرانسنگ خود«امثال و حکم»شماری از مثلهای تعزیه را با ذکر مأخذ کلی آنها با عنوان«شبیه»آورده،لیکن مأخذ دقیق(که مثلا شعر از چه نوع نسخه است)و کاربرد درست برخی از آنها را ذکر نکرده است.
در این مواقع ناظم البکاء یا یکی از فراشان تکیه که معمولا از داشها و جوانان محل بودند، هم به قصد ثواب و تقرب خود به اولیا و هم برای نشان دادن چستی و چالاکی و مهارت و زرنگی خود در هدایت و چمانیدن اسب،زمام آن را در دست میگرفتند و در ضمن میکوشیدند حرکت و تاخت و تاز اسب به جماعت حاضر در صحنه(که حتی در سطح زمین و گرداگرد تخت تکیه یا اطراف میدان نشسته بودند)آسیبی نرساند."