روزنه - مجلة ادبیات داستانی المتفرقات

"متأثر شدم و از ذهنم گذشت:چه بسیار تصاویر بدیعی که نویسندگان در ذهن‌ دارند و به علت خوابزدگی امکان زایششان را نمی‌یابند،و در نتیجه بعد از بیداری هم،اثری از آثارشان نمی‌ماند: (تصویرتصویر) آری خواب و آب دو عامل حیاتی‌اند اما اگر به جا و به موقع‌ مورد استفاده قرار نگیرند می‌توانند ضد حیات شوند! به قول یکی از مسؤولان متعهد و دلسوختهء«شهرکرد»این‌ شهر،شهر«گنجینه‌های پنهان»است و این گردهمآیی کمکی‌ است برای کشف جانهایی که سرچشمهء هنرند؛بالاخص هنر نویسندگی. با خود گفتم‌ آیا شقایق کاتب گلهای عالم نیست؟ گفت:برای نوشتن رمان جدیدم نیازمندم که کسی با چک‌ و لگد راهی زندانم کند تا بتوانم در قالب یک زندانی واقعی وارد جمع زندانیان شوم و با الهام از آن محیط بنویسم! شما در این نامه‌ها ما را مورد تفقد قرار می‌دهید و از نشریه‌ای که دغدغه‌اش ادبیات است و ادبیات،تعریف‌ می‌کنید."