ملخص الجهاز:
"تقریبا کل جمعیت انسانی در وابستگی رو به رشد به بازار غرق شدهاند و بازار که افراد را تحت کنترل خود درآورده،آنها را در معرض تغییرات سریع و گاهی اوقات ویرانگر در آینده قرار میدهد،تغییراتی در(سیستم)توزیع،اشکال جدید بیثباتی و اشکال خارجی قومی در زمینهء تقاضا،دولتهای منسجم برای اقدام دفاعی قاطعانه و میانجیگری درگیریهای داخلی؛هنوز این تنشهای جدید که با ایدئولوژیهای ضد دولتی و برنامههای ریاضتی که از خارج تأثیر میگیرد،مشروعیت و انسجام دولتهایی که تاکنون ضعیف ماندهاند را به چالش میکشد.
چطور و چگونه اداره سازمانی کشورهای معین در بررسی میزان فشار جهانی شدن نسبت به دیگر کشورها برتری دارد؟ برای بررسی و ارزیابی این موضوع،به دو کشور مصر و موریتانی که سیاست آزادسازی را در پیش گرفتهاند،پرداخته و با یکدیگر مقایسه میکنیم.
پس از آن در اعتراضات رو به رشد منطقهای،ناحیهای یا طبقاتی به اقتدار دولت(مرکزی)،تجزیهء ملی به صورت یک بیانیه درمیآید؛ بنابراین آزادسازی بازار،نه تنها موجب افزایش ناامنی و عدم اطمینان گروههای معین به شیوههای مشخصی میشود،بلکخه ممکن است با عریضتر شدن شکاف میان افراد پیروز و شکست خورده،زمانی که قابلیت دولت برای ارائهء خدمات ارزشمند و تشویقی، محدود میشود،شکافهای اجتماعی موجود نیز عمیقتر شده(و انواع جدیدی شکل گیرد)،توجه مطالعات آماری بیشتر معطوف آن است که برای ناآرامیهای سیاسی پنهان اهمیت بیشتری قائل شود.
برای مثال،مورد موریتانی برای[کشورهایی]که هنوز این گذار عظیم را طی نکردهاند و شاهد جدایی قدرت سیاسی و اقتصادی در متن یک دولت سرمایهدار و کارآمد هستند،نمیتواند راهنمای خوبی باشد؛ازاینرو ما باید چنین نتیجهگیری کنیم که احتمال اینکه سناریوی مبهمتر جهانی شدن به وقوع بپیوندد،در مقایسه با سناریوی خوشبینانهء نئولیبرال بیشتر است."