ملخص الجهاز:
"یعنی آن دسته از کسانی که با آثار نمایشی ترجمه شده غربی(و شیوه غربی) آشنا بوده و بر آن مبنا نمایشنامههایی به فارسی نوشتهاند از این امر آگاه بودهاند که وجود تئاتر نه فقط برای سرگرمی بلکه برای آموزش و پرورش ضروری بوده و مضامین مورد نظر نمایشنامهنویسان کلاسیک غرب تا چه حد جهانشمول است و میتواند با اندک تغییراتی در جامعه ما نیز به کار گرفته شود.
از جمله عناصری که از آثار این بزرگان الهام گرفته و در نمایشنامهها به کار گرفته شده به موارد زیر میتوان اشاره کرد: -تقسیمبندی صحنهها و پردههای نمایش به سبک این آثار -توضیح و شرح صحنهها به شکل متون مطرح شده در ترجمهها -رعایت ساختار و استفاده از طرح و توطئههای پیچیده و پرگره و هیجان -فضاسازیهای شاعرانه و حماسی -شخصیتپردازی رومانتیک و طرح قهرمانانی آرمانی یک ویژگی دیگر این آثار نمایشی ایرانی تلاش نویسندگان در«سرهنویسی»است که روشنفکران آن زمان خود جلودار این حرکت بودهاند،دیگری به کارگیری جملهها و گفتار آهنگین(تحت تاثیر ادبیات کلاسیک و پژوهشهایی که درباره آن توسط قزوینی،غنی و فروغی)انجام شده است.
دسته سوم نمایشنامههای حماسی و تاریخی است که بیشتر مورد نظر است»(31) از جریانات مهم تئاتری این دوران رشد فعالیتهای آموزشی-به شکل عملی و نظری -است،که از آن جمله میتوان به چاپ اثری چون«فن تئاتر»اثر«عبد الحسین نوشین»؛ تشکیل کلاسهای هنرپیشگی و فنبیان؛دعوت از سه پروفسور امریکایی(دیوید سن،کویین بی،بلچر)،برای تشکیل کلاسهای جنبی تئاتر در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران؛فعالیتهای مستمر نمایشی توسط«انجمن روابط فرهنگی شوروی»(با نشر مجله«پیام نو»به سرپرستی نویسندگان ایرانی و چاپ نمایشنامهها و معرفی صاحبنامان تئاتر)و«انجمن نمایش ایران و انگلیس»به ریاست رجالی مانند مرحوم اسفند یاری و علی اصغر حکمت با پشتیبانی و همکاری پروفسور«لارنس پل الول ساتن»،ایرانشناس انگلیسی که به ترجمه و اجرای آثار نمایشی جهان میپرداخت."