خلاصة:
در این گزارش و در مقام تبیین نسبت خشکسالی و تأمین اجتماعی، بحث مزبور در استان سیستان و بلوچستان ودر گفتگوهایی با کشاورزان، دهقانان و دامداران منطقه، به گونه ای مستند تشریح می گردد. نویسنده با سفر به روستاها ومناطق دور افتاده چابهار، ایرانشهر و بندر آزاد و در گفتگوهای متعدد با اهالی این مناطق، عمق فقر و فقدان شغل و بهداشت و آموزش و رفاه و تأمین اجتماعی در این بخش از ایران، و نسبت آن را با بی آبی و خشکسالی را توصیف می کند.دکتر زندمقدم تأکید می کند که در استان سیستان و بلوچستان، تولید عمده، کشاورزی است و شاغلان ( کشاورزان و دامداران) وابستگی تنگاتنگی با آب دارند؛ باران که نمی بارد، تمامی بخش های جامعه، دچار تزلزل می شود. به عقیده او، مردمانی که در چنین حال وهوایی زندگی می کنند، فاصله کوتاهی با تجربه زندگی در عهد بدایت تاریخ دارند. این گزارش ، روایتی مستند، تلخ و واقعی از نسبت خشکسالی و تأمین اجتماعی در منطقه ای به وسعت 9/1 کل ایران است.
ملخص الجهاز:
"****** نه هرکه چهره برافروخت دلبری داند نه هرکه آینه سازد سکندری داند نه هرکه طرف کله کج نهاد و راست نشست کلاهداری و آئین سروری داند وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی وگرنه هرکه تو بینی ستمگری داند هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست نه هرکه سر بتراشد قلندری داند به قد و چهره هر آنکس که شاه خوبان شد جهان بگیرد اگر دادگستری داند حافظ2 حالا نیمروز چابهار،دم کرده است هوا،سری میزنیم به بندر آزاد: وانت سپید پیکان،زیر سایهاش،یکوری،دلا،چمباتمه:ده،دوازده،زن و بچه،دختر و پسر، بلند و کوتاه،حرف و حرف و جیغ و فریاد،دور سفره نایلون راهراه،گوشه و کنار سفره:کپسول گاز،کتری،قند،توی نایلون سیاه،مچالهها:نان لواش.
هزینههای سنگینی که دارد مهار این سیل مهارنشدنی،-که یک ضایعه از میان ضایعههای بیشمار خشکسالی است-برای حکومتها،ای کاش به حکم دوراندیشی،جزیی از آن هزینه میشد در برنامههای متینی که پیشبینی میکنند این حادثههای مقدر را و راه چاره نشان میدهند برای چاره کردن و کاستن از ابعاد حادثه و کنترل آنها،دستکم با اتکا بهگونهای نظام تأمین اجتماعی،پیش از آنکه سر بردارند به طغیان و آسمان،که: سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل حاصل کلام،آن حال و روز باران و آفتاب و باد،حال و روز خاک و درخت،دام و آدمیان،آن وضع و شکل کسبوکار،در شهر و بندر آزاد،-اینور سکه،آنور سکه،آدابی و رسومی و از جمله پناه بردن مردمان به دم و ورد و ادعیه و تعویذات کماهمه و پنامها."