ملخص الجهاز:
ناگفته نماند که اسامی جدید و نیز استخراج موازین از قرآن از نگارنده[غزالی]است ولی اصل اینموازین پیش از اینها وجود داشته و از وحی ابراهیم(ع)و موسی(ع)اخذ شده است.
همچنین در ماجرای تبدیل عصا به اژدها هم امکان فریب وجود دارد و اگر هم فریبی در کار نباشدحد اکثر این است که کار عجیبی است،اما چه لزومی دارد که فاعل کار عجیب حافظ قرآن باشد؟وانگهی اگر کسی بوسیله اژدها شدن عصا ایمان بیاورد باید بوسیله گوساله سامری کافر گردد تیجه غزالی میزان معرفت را در دو قسم(رای،تعلیم)منحصر ندانسته و به قسم سوم یعنی اخذ موازینعقلی از تعالیم پیامبر و قرآن کریم معتقد است و بر این باور است که نهتنها معارف دینی بلکه همهیعلوم ریاضی،هندسی،پزشکی و حتی علوم قراردادی را نیز میتوان با این موازین مورد ارزیابی قرار داد.
قرآن کریم در برخی موارد(15/5،157/7،52/42،8/64 و 174/4)خود را نور خوانده اما در برخیموارد دیگر(44/5،91/6)این صفت را به تورات و در یک مورد(46/5)نیز آن را به انجیل نسبت دادهاست،بدینترتیب،تورات و انجیل هم باید شامل موازین بدیهی بوده باشند و الا نور خواندن آنها درستنخواهد بود.
حال که معلوم شد بداهت قواعد استدلال تردیدناپذیر بوده و همگانی است به طرح غزالی بازگشته ومیگوئیم بداهت کلام ائمه(ع)برای شیعیان در مقام بداهت محتوای قضیه بوده و هیچ منافاتی بابداهت در مقام استنتاج ندارد،به بیان دیگر،اینگونه نیست که ائمه معصومین(ع)قواعد فطری استنتاجرا کنار گذاشته و قواعد جدیدی پیش نهاده باشند بلکه تعالیم ایشان از نوع قضایای بدیهی بشمارمیروند،به عنوان مثال این سخن امام صادق(ع)«زمین هیچگاه از حجت خالی نمیماند»(کلینی،بیتا،ص 251).