ملخص الجهاز:
"همانطور که یادآور شدیم اولین بحران جهانی بازار سرمایه در سال 9291 در بورس آمریکا رخ داد که علاوه بر فروپاشی بازار سرمایه زیانی معادل 51 میلیارد دلار نصیب سهامداران شد در تحلیل این موضوع،بسیاری حسابرسان را مقصر دانستند و آنها را مورد سرزنش و شماتت قرار دادند و سازمان بورس بلافاصله علیه حسابداران در مورد"صورتهای مالی تلفیقی و رویه استهلاکات"موضع گرفت،اما بررسیهای بعدی نشان داد که حسابرسان چندان مقصر نبودهاند بلکه مدیران و سفتهبازان از عدم هماهنگی بورس و حسابرسان و فقدان استانداردهای لازم و اعمال تقلب بهره برده،بازار سهام را دچار بحران نمودند، به طوری که در چهارم ژوئیه 3391 فرانکلین روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا در مورد بحران 9291 پس از انداختن گناه رکود بزرگ به سیستم تجاری ابراز داشت:"صرافان بیوجدان، معبد مقدس آمریکا را بیحرمت کردهاند.
" فشار سنگین بحران 9291،مؤسسات حسابرسی را در آستانه انحلال و نابودی قرار داده بود تا سرانجام سرهنگ آرتور اچ کارتر شریک مؤسسه حسابرسیای سکینزاند سلز(دیلویت فعلی)که مسؤولیت ریاست جامعه حسابداران نیویورک را بر عهده داشت در برابر کمیته سنا حضور یافت و کمیته سنا را قانع کرد که برای هرچه بهتر اجرا شدن "قانون حقیقت در اوراق بهادار"باید حسابرسیها به وسیله مؤسسات حسابرسی مستقل انجام شود و کمیته سنا هم پذیرفت که برای نظارت مالی بر بازار سرمایه،راهکاری جز اتکاء به حسابرسان مستقل وجود ندارد.
در واقع مثلث آییننامه حاکمیت شرکتی بر سه بال مدیران مستقل،کمیته حسابرسی و حسابرسان مستقل استوار است که در حال حاضر در بازار سرمایه و شرکتهای ایرانی،به جز حسابرسان مستقل اساسا دو بال دیگر وجود ندارد،بنابراین همه کسانی که به سرنوشت بازار سرمایه علاقهمند هستند برای ایجاد یک چارچوب مناسب حکمرانی در شرکتها باید به دور از منافع گروهی در تصویب و اجرای صحیح این آییننامه بکوشن تا از وقایعی مانند جلوگیری از ورود سهامداران به مجمع،تنظیم صورت جلسات مجامع دور از چشم سهامداران جزء و..."