خلاصة:
اندکی تامل در زندگی فردی و فعالیتهای سازمانی نشان میدهد که تصمیمگیری جزئی جداییناپذیر و عنصر حیاتی آن است. صاحبنظران تصمیمگیری، برای تبیین چیستی، چرایی و چگونگی این پدیده مهم در سطح فردی و سازمانی تلاشهای زیادی کردهاند. حاصل این تلاشها، رویکردهای توصیفی و تجویزی است که تصمیمگیری را از دو دیدگاه متفاوت تبیین میکنند؛ یکی از نظریههایی که در اواسط دهه 1980م. در قالب رویکرد توصیفی، شمایی و مبتنی بر اصول طبیعی، سایر الگوها و نظریههای رویکرد تجویزی را به چالش کشید، «نظریه تصویر» بود. نظریه تصویر تلاشی در جهت تبیین چگونگی تصمیمگیری واقعی افراد است. نظریه تصویر، تصمیمگیرنده را دارای تصویرهایی از خود، وضعیت گذشته، حال و آیندهاش میداند. نحوه شکلگیری این تصاویر و چگونگی تغییرات آنها و نیز روابط متقابل و درونی میان این تصاویر، پایههای اصلی تصمیمگیری را در سطح فردی و سازمانی شکل میدهند. نظریه تصویر، تصمیمگیری را حاصل چگونگی ساخت، ترکیب، انسجام و هماهنگی میان «تصویر از خود»، «تصویر فرافکن»، «تصویر طرحریزیشده» و «تصویر اقدام» میداند.
ملخص الجهاز:
"براساس نظریه تصویر،افراد تصمیمات انطباقی را بر مینای فرایند ساده دو مرحلهای اتخاذ میکنند:گام اول آزمون سازگاری است که عبارت است از مقایسه میزان سازگاری یک گزینه خاص با تصاویر گوناگون-به خصوص اصول شخصی خاص و اهداف و برنامههای آینده-اگر نتیجه این آزمون بیانگر نبود هرگونه سازگاری باشد،تصمیم به رد آن گزینه گرفته میشود.
در این راهبرد سؤال اصلی این است که آیا تصمیم گیرنده میخواهد از وضع موجود به وضعیت دیگری تغییر کند؟ معیار ارزیابی در رویکرد راهبرد غیرتحلیلی تمایل دارد به صورت سازگاری و تطابق با اصول،برنامهها و روشهای موجود باشد(جذابیت جانبی)و نیز قاعده کفایت در این رویکرد بهکار گرفته میشود.
راهبرد تحلیلی این نوع تصمیمات معمولا منجر به تغییر اقدام توسط تصمیم گیرنده میشوند؛زیرا فراهم ساختن بهبود در اهداف فردی برای حفظ وضع موجود(تصمیمات بهبود)و یا انتخاب مؤلفههای جدید تصاویر زمانی که وضع موجود اختیاری نیست(تصمیم تغییر اجباری)با شکست مواجه میشود.
تصمیم انطباق و بهبود در تصمیمگیری سازمانی همانطورکه در تصمیمات فردی اشاره شد،نحوه ساخت،شکلگیری و نیز تطابق میان تصاویر چهارگانه در تصمیمات سازمانی دربر گیرنده دو نوع تصمیم است (mitchelletalṣ1986ṣp.
این نظریه که یک نظریه شمایی و مبتنی بر اصول طبیعی است،با تکیه بر ساخت «تصویر»در تلاش است از طریق تبیین تصاویر چهارگانه«تصویر از خود»،«تصویر فرافکن»،«تصویر طرحریزی شده»و«تصویر اقدام»و نحوه شکلگیری و چگونگی تغییرات آنها و نیز روابط متقابل و درونی میان این تصاویر،واقعیت تصمیمگیری را در سطح فردی و سازمانی تحلیل و تبیین کند."