خلاصة:
نویسنده در این مقاله با استناد به تاریخ بیهقی به معرفی برخی شخصیتهای مهم آن میپردازد و با بیان مفهوم«شخصیت»،اصطلاح«پروتوتیپ»را تعریف میکند و انواع آن را برمیشمارد و نتیجه میگیرد که کتاب تاریخ بیهقی،در ردیف پروتوتیپهای تاریخی-ادبی جای دارد.وی در ادامه،صفحات فردی اشخاصی چون سلطان مسعود غزنوی،بوسهل زوزنی،آلتونتاش،و ...را بیان میکند.
ملخص الجهاز:
"»6 بو سهل زوزنی (وزیر سلطان مسعود و سرپرست دیوان رسائل) بیهقی در کتاب خود دربارهی بو سهل میگوید:بو سهل،زبان و ادب عرب را به خوبی و به کمال آموخته و به آن زبان شعر میسروده است.
»8 وقتی سلطان از هرات به جانب بلخ میرود،نامهای به قدر خان مینویسد که بیهقی آن را در کتاب خود آورده است: «حاجب فاضل خوارزمشاه آلتونتاش، آن ناصح که در غیبت ما قوم غزنین را نصیحتهای راست کرده بود و ایشان سخن او را خوار داشته،اینجا به هرات به خدمت آمد و وی را بازگردانیده میآید با نواختی هرچه تمامتر،چنانکه حال و محل و راستی او اقتضا کند.
ق) بیهقی در عبارات زیر به زیبایی، شخصیت حسنک را بیان میکند: «و حال حسنک دیگر بود،که بر هوای امیر محمد و نگاهداشت دل و فرمان محمود این خداوندزاده را بیازرد و چیزها کرد و گفت که اکفای آن را احتمال نکنند تا به پادشاه چه رسد.
9-بو نصر مشکان(دبیر رسایل سلطان محمود و مسعود غزنوی و استاد و مقتدای بیهقی) بیهقی در تحلیل مقام علمی و فضیلت بو نصر مشکان میگوید:«کفایت و بلاغت و عقل بدو پایان یافت و او شایستهتر است برای این شعر که در باب ابو القاسم اسکافی دبیر-رحمة الله علیه-گفتهاند: الم تر دیوان الرسائل عطلت/بفقدانه اقلامه و دفاتره61 بیهقی حرمت مقام استادی بو نصر را پاس میدارد؛از جمله میگوید:در مدت نوزده سالی که در خدمت استاد بودم او مرا عزیزتر از فرزند خود نواخت و در پرتو حمایت او،نام و جاه و مال و عزت فراوان یافتم و من قادر نیستم یک دهم حقی را که از او بر گردن من است،ادا کنم."