خلاصة:
همواره در تکوین سبک یک نویسنده، علاوه بر انگارهها انگیزشهای فردی و درونی،
شمار زیادی از محرکهای مرتبط با محیط اجتماعی و محیط جغرافیایی اثرگذار بوده
است.تعدد سبکهای اقلیمی در ایران، ناشی از تنوع موجود در محورهای زیست محیطی
است.وجود کوههای صعب العبور، جنگلهای انبوه و دریایی با افقهای دور در شمال، و
متقابلا حضور همان دریا در جنوب و در جوار گرمای سوزان، نبود باران، خشکی و خشونت
فراوان در مکان، دو نوع موقعیت محیطی و زیستی متفاوت را ایجاد کرده است.گسترش کویر
و دشتهای لوت در مرکز و مشرق، کثرت کوهها در مناطق غرب، مسدود بودن مرزهای تجاری
و ارتباطی با همسایگان در آنها و در مقابل، وجود بندرهای بازرگانی در جنوب و شمال
و حضور نیروهای روس و انگلیس در پیشینه سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی بعضی مناطق در
مرکز، شمال غرب و شمال شرق و درخشش تاریخی آنها در بعضی دورهها نیز در کیفیت و
کمال یافتگی سبک آنها نقش اساسی داشته است.
ملخص الجهاز:
حال با اتکا به تأثیر مستقیم عوامل متعدد محیطی میتوان به تعیین سبکهای شاخص در ادبیات داستانی ایران، از دوره مصدق تا دو دهه پس از انقلاب اسلامی پرداخت و بعضی از نویسندگان برجسته و تشخیص دهنده به هر سبک را نیز نام برد: سبک/مکتب آذربایجان:غلامحسین ساعدی، صمد بهرنگی، رضا براهنی سبک/مکتب اصفهان:بهرام صادقی، هوشنگ گلشیری سبک/مکتب خراسان:محمود کیانوش، محمود دولت آبادی سبک/مکتب جنوب:احمد محمود، امین فقیری، نسیم خاکسار سبک شمال:نادر ابراهیمی، ابراهیم رهبر، مجید دانش آراسته سبک/مکتب غرب، علی اشرف درویشیان، منصور یاقوتی، علی محمد افغانی سبک/مکتب مرکز:جمال میر صادقی، اسماعیل فصیح، تقی مدرسی پیش از هر بحثی باید مشخص شود که منظور از مکتب در این جا، همان صورتبندی هنری و نگرش خاصی است که هر نویسده یا جمعی از نویسندگان از جامعه و هستی ارائه دادهاند و نه اصطلاحی خاص در علوم اجتماعی که به نظریه پردازیهای مدرن اطلاق میشود.
حضور و نفوذ نظام خرده مالکی، و تصویب و اجرای نیمبند لایحه اصلاحات ارضی، وجود انبوهی از دهقانان جزء و خشک نشین، بیکاری شمار زیادی از طبقات پایین دست شهری و روستایی، خست و بیبار و بر بودن طبیعت، عاری بودن کشاورزی از کوچکترین امکانات پیشرفته فنی و تهی مایگی و پر مدعایی گروههای بسیاری از مردم، که محصول همین شرایط بودند همراه با آن عوامل پیشین و عاملهای دیگر، حوزه وسیعی برای استقبال عموم مردم از شعارها و آرمان شهرهای گروههای مرکسیستی فراهم آورد و باعث خلق گونه خاصی از ادبیات روایی و رئالیستی در این منطقه شد که فضای فکری و حال و هوا و رنگ و روی حاکم بر کیفیت گزینش واقعیتها و در مجموع روح حاکم بر نوع نگرش به دنیا و داستان در آن به کلی متفاوت از مناطق دیگر ایران است.