خلاصة:
مطالعات زیادی در دهه های اخیر، در خصوص تورم در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه انجام شده است. اگرچه یک درک عمومی در خصوص مفهوم تورم وجود دارد، ولی در خصوص علل آن بین اقتصاددانان اتفاق نظر وجود ندارد. در این تحقیق از داده های 0 8-338 1 (1 0 0 2- 0 96 1) برای انجام تجزیه و تحلیل استفاده شده است. برای بررسی ارتباط بلندمدت بین نرخ تورم، سیاست های پولی از سه روش اقتصاد سنجی همچون روش انگل- گرنجر، روش خود توضیح برداری با وقفه های گسترده (ARDL) و روش یوهانسن- جوسیلیوس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که رشد 10 درصدی حجم پول منجر به افزایش سطح عمومی قیمت ها به میزان 3 درصد خواهد شد. همچنین فرضیه پولی بودن تورم در اقتصاد ایران پذیرفته نمی شود، در ضمن تولید 9 شاخص قیمت کالاهای وارداتی و نرخ ارز از عوامل مهم اثرگذار بر نرخ تورم در اقتصاد ایرانند. نتایج حاصل از روش تابع عکس العمل و تجزیه واریانس نشان می دهد که پول در اقتصاد ایران متغیری درون زاست و بنابراین مقامات پولی قادر به کنترل آن نیستند. سرانجام نتیجه دیگر به دست آمده از این روش آنست که، چون اثرات تورمی ناشی از اعمال سیاست پولی در یک دوره ظاهر نمی شود، بنابراین سیاست پولی فعال توصیه نمی شود. طبقه بندی JEL: E31.P24
Inflation has been the focus of numerous studies in the recent decades، both for developing and under developing countries. Although there is a general understanding about the consequences of inflation، its causes and cures are still controversial issues amongst economists. This study considers much empirical evidence and indicates the shortcomings of the other studies.
We have used data from 1960 to 2001. Three econometric methods، such as Engle& Granger، Auto Regressive Distributed Lag (ARDL)، and Johanson - Joselious co integration test - have been used to examine the long run relationship between inflation rate and monetary policies. Our results indicate that a 10 percent increase in the monetary growth leads to a 3 percent increase in inflation rate. Hence the hypothesis of monetary inflation is not accepted in Iran’s economy، while out put، import price index and exchange rate are of the most important in influencing inflation rate in Iran. Our results also from VDCF and IRF methods show that money in Iran’s economy is endogenous and therefore monetary authorities do not have any control on it. Finally it was resulted that since inflationary effects of money growth certainly last in more than a period، using active monetary policies is not recommended.
ملخص الجهاز:
"با توجه به مباحث نظری ارائه شده در بخش اول، و مروری بر روند تورم در اقتصاد ایران در بخش دوم، و مروری بر مطالعات انجام شده در قسمت سوم، در این قسمت برای بررسی عوامل مؤثر بر تورم به برآورد مدل زیر پرداخته میشود: CPI: نشاندهنده شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی به قیمتهای ثابت 1369 است.
رابطه بلندمدت نشان میدهد شاخص بهای کالاهای وارداتی دارای بیشترین اثر بر روی شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی است، بهطوریکه رشد 10 درصدی این متغیردر بلندمدت باعث ایجاد تورم به میزان 8/4 درصد خواهد شد.
7 DW پس از بهدست آوردن روابط بلندمدت، مجددأ برای آزمون پولی بودن تورم در اقتصاد ایران میتوان قید خطی مورد نظر را این بار بر بردار همجمعی(رابطه بلندمدت)حاصله از روش ARDL اعمال کرد.
8673 LogGDP در ادامه بار دیگر پس از بهدست آوردن روابط بلندمدت، دوباره برای آزمون پولی بودن تورم در اقتصاد ایران این بار بر بردار همجمعی(رابطه بلندمدت)حاصله از روش یوهانسن قید مورد نظر را اعمال مینماییم.
توجه به سیاستهای طرف عرضه یکی از نکات مهم در مهار تورم با توجه به نتایج بهدست آمده از این بررسی (با توجه به این نکته که تولید یکی از مهمترین متغیرهای اثرگذار بر تورم است) آنست که برای مهار تورم در ایران صرفا نمیتوان بر سیاستهای پولی تکیه نمود، و در دراز مدت باید متغیرهای کلیدی بخش واقعی اقتصاد را نیز مد نظر قرار داد."