خلاصة:
یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد ایران که حدود / تولید ناخالص داخلی و 30 درصد جمعیت فعال کشور را به خود اختصاص داده، بخش کشاورزی است.بخش کشاورزی ابزار قوی برای کشورهای در حال توسعه (از جمله ایران) بهشمار میرود که توسط آن به رشد و توسعه اقتصادی دست یابند. همچنین رشد تولید در این بخش موجب کاهش فقر در این کشورها گردیده است. از طرفی از مهمترین عوامل موثر در ارزش افزوده کشاورزی هزینههای دولت در این بخش است.در این پژوهش سعی شده با بررسی تاثیر هزینههای دولت در بخش کشاورزی بر فقر روستایی در کشور اهمیت این بخش بیش از پیش مشخص شود. بنابراین در ابتدا به معرفی مدل مورد نظر پرداخته میشود که این مدل با استفاده از روش 2SLS برآورد میگردد. این مدل بر اساس سیستم معادلات همزمان و تاثیر متقابل متغیرها بر روی یکدیگر طراحی شده است. در پایان به استناد مدل مذکور و ضرائب محاسبه شده نتیجهگیری میشود که هزینههای دولت در بخش کشاورزی تاثیر بهسزایی در ارزش افزوده این بخش و در نهایت فقر روستایی در کشور دارد. بنابراین پیشنهاد میگردد هزینههای دولت در بخش کشاورزی در سالهای آینده با رشد بیشتری افزایش یابد.
Growth is agriculture production has proven a powerful instrument for developing countries to promote economic growth، development، and poverty reduction. An addition one of the factors that plays important role in improving the value -added in agriculture is government expenditure in this section. Despite the significant role agriculture growth plays in the gross national product and poverty reduction in country and effects have government expenditure on the value -added in agriculture the amount of expenditure is not beyond 6 percent during period of study. Agriculture is main job of rural aria and unfortunately majority of population in this aria live under poverty line. In this essay try to inquiry effects government expenditure in agriculture sector on rural poverty. Then model presented and it estimated with 2SLS method. Final results in this essay show growth in government expenditure lead to increase agriculture value -added and so decrease poverty in rural aria in country.
ملخص الجهاز:
"بخش کشاورزی در اقتصاد ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و با دارا بودن حدود / تولید ناخالص داخلی و / نیروی شاغل اهمیت ویژهای دارد و یکی از بخشهای مهم اقتصادی کشور است که به دلایل مختلفی از جمله ریسک پذیری بالای آن، فقر کشاورزان و عدم توانایی سرمایهگذاری زیربنایی توسط بخش خصوصی، برای ادامه حیات خود محتاج به سرمایهگذاریها و هزینههای زیر بنایی دولت در این بخش است و با وجود اینکه بخش کشاورزی پس از انقلاب بهعنوان محور توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور مطرح شده و میتواند نقش تعیین کنندهای در فرایند توسعه اقتصادی از طریق افزایش تولید ناخالص ملی و درآمدهای صادراتی کشور داشته باشد، معهذا این بخش از طرف دولت مورد حمایت کافی قرار نگرفته است.
به همین دلیل برای تجزیه و تحلیل رابطه بین هزینههای دولت در بخش کشاورزی و فقر روستایی در ایران یک مدل اقتصاد سنجی را تشکیل میدهیم که در آن تابع ارزش افزوده در بخش کشاورزی، تعیین قیمت خوراکیها و درصد فقیران روستایی به صورت معادلههای همزمان به شکل زیر ارائه شده است.
ضریب (4)C نیز مشخص کننده تأثیر تعداد کشاورزان بر ارزش افزوده بخش کشاورزی است و به دلیل اینکه در بیشتر کشورهای در حال توسعه از جمله ایران با توجه به تعداد بیش از اندازه کشاورزان، تولید نهایی آنها صفر یا منفی است، بنابراین انتظار میرود که این ضریب منفی گردد که عدد حاصل نشان دهنده این موضوع است و به ازای افزایش هر واحد نیروی کار در این بخش به میزان 0012/0 از ارزش افزوده بخش کشاورزی کاسته میشود."