ملخص الجهاز:
"دادگاه عمومی تهران آقایان واو-قاف و میم-ع فرزندان الف به اتهام شرکت در کلاهبرداری موضوع شکایت آقای الف-ی و خانم الف-ج با توجه به اعلام شکایت شکات تحقیقات بعمل آمده توسط مأمورین و فرار متهمین ردیف دوم و سوم مستندا به ماده 42 قانون مجازات اسلامی و ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری هریک از متهمان به دو سال حبس و متضامنا به پرداخت یکصد و شصت میلیون ریال جزای نقدی و پرداخت یکصد و شصت میلیون ریال در حق شکات محکوم شدهاند حکم در مورد نفرات دوم و سوم غیابی اعلام شده است برابر دادنامه شماره 130-15/02/1384 همان شعبه واخواهی آقای قاف-ع مردود اعلام گردیده است شعبه 19 دادگاه تجدیدنظر استان تهران طبق دادنامه شماره 1229-29/08/1384 و با این استدلال که«با توجه به جامع محتویات پرونده و مدلول دادنامه تجدیدنظرخواسته و انکار موکد متهم از بزه انتسابی و مفاد لایحه تجدیدنظرخواهی و کیفیت موضوع که مبنی بر اقدام خود تجدیدنظر خواهانها با علم و اطلاع آنان از امکان یا عدم امکان برآورد خواستهشان بوده ضمن اینکه نفسا اقدام خود آنان نیز به موجب قانون فاقد توجیه است»مستندا به اصل برائت و اینکه به نظر دادگاه دلیل مقنع و محکمهپسند وجود ندارد ضمن نقض تجدیدنظرخواسته رأی بر برائت متهم ق-ع صادره کرده است سپس آقای الف-ی طی شرحی خطاب به ریاست محترم شعب تشخیص دیوانعالی کشور تقاضای اعمال تبصرهء 2 ماده 18 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب را نموده که به شماره 96933-29/11/1384 در دفتر ثبت و جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است به حسب ضرورت پروندههای محاکماتی مطالبه که واصل شده اوراق و محتویات پرونده تحت نظر قرار گرفته اینکه به شرح آتی اقدام میشود."