ملخص الجهاز:
"پردهء دیگری از این وضعیت زمانی بالا گرفت که پروندههای رسواییهای مالی و سیاسی سوسیال دموکراسی اروپا یکی پس از دیگری«توجهات»ویژه سیاستمداران راستگرا در محاکم قضایی را به خود جلب کرد:«در فوریه 3991 بتینوکراکسی رهبر قدرتمند سوسیالیست ایتالیا و چهرهء با نفوذ سیاسی بیش از یک دهه این کشور درپی اتهامات مربوط به فساد سیاسی از مقام نخستوزیری استعفا کرد و پس از فرار از کشور،اکنون جایی در تونس اختفا گزیده است.
آنجا که بررسی مربوط به فعالیت سیاسی-اجتماعی سوسیال دموکراسی اروپا میشود،نویسندگان زمینههای ظهور و سقوط این جنبش را ارزیابی میکنند و در این مورد از تذکر این نکته باز نمیمانند که آنچه سوسیال دموکراسی اروپا«قهرمان»تحولات این قاره بویژه پس از پایان جنگ جهانی دوم کرد نه الزاما ناشی از پیگیری دکترین و سیاستی خاص بود- که آن هم به اجرای برخی سیاستهای تأمین اجتماعی،ملی کردن برخی صنایع،کوشش برای ایجاد اشتغال،بهرهگیری از برخی اهرمهای مالی و...
چه چیزی میتوان در مورد این عدم تغییر کلی در آراء چپ اروپای غربی گفت یکی از علل این تداوم،مطمئنا آن است که برای مردم کشورهای اروپای غربی پیگیری سیاستهای جنبش رموکراتیک هنوز هم اهمیت حیاتی خود را از کف نداده است و مسائلی چون کاهش بیکاری،تضمین و تعمیق مبانی تأمین اجتماعی،بهبود وضع زندگی از یکسو و مبارزه علیه فساد مالی و سیاسی، گسترشی مبانی دموکراتیکجامعه و...
مشارکت احزاب سوسیالیست و سوسیال دموکرات و کمونیست که در این زمینه در طی 05 سال گذشته چیزی نزدیک به 04 درصد آراء را به خود اختصاص دادهاند،شاید یکی از مهمترین جنبههای سیاسی-اجتماعی این قاره باشد."