ملخص الجهاز:
"در عین حال،با توجه به ارقام تورمی چند سال گذشته و همچنین افزایش سر سامآور هزینهء زندگی که متاسفانه با افزایش درآمدها برای اقشار وسیعی از جامعه همراه نبوده است و مهمتر از همه کاهش تخصیص سرانهء بودجه دولت به امر آموزش و پرورش، پرسشی که مطرح میشود این است که آیا هنوز میتوان از رایگان بودن آموزش و پرورش در ایران سخن گفت،یا خیر؟و اگر امروز آموزش مستلزم هزینههایی برای خانوادههاست،این هزینهها به چه میزان است و چه تأثیراتی بر امر پوشش دهی آموزشی دارد؟و آیا هنوز دولت میتواند با تأمین این هزینههای در حال افزایش روزافزون،واقعا رایگان بودن آموزش را تضمین کند.
براساس این درآمد متوسط،باید گفت که به احتمال زیاد،خانوادهها بین 8 تا 21%درآمد خود را صرف تحصیل کودکان میکنند که همچنان رقمی است قابل توجه؛و بخصوص با ارقام به دست آمده توسط مرکز آمار ایران برای هزینههای غیر خوراکی سالانهء یک خانوار شهری و روستایی که به ترتیب 3/6%و 2/5%را به عنوان سهم هزینهء آموزش ارائه میدهند،ابدا هماهنگی ندارد.
انتظارات جامعه و امکانات دولت در عین حال،بالا بودن سهم مخارج خانوار برای تحصیل فرزندان که از ارقام فوق نتیجه می شود فقط سویهای از وضعیت ناهنجار اقتصادی حاکم بر وضعیت آموزش و پرورش در ایران را آشکار میسازد.
وقتی دولت دائما از اینکه توانسته است تمامی کودکان را با آموزش رایگان پوشش دهد و هر سال به هنگام نام نویسی یادآور میشود که شهریه گرفتن غیرقانونی است و با متخلفان برخورد خواهد شد،و هم زمان با اجازهء تأسیس مدارسی که به نام«غیرانتفاعی»یا«نمونهءمردمی»از محصلان شهریه دریافت می کنند،و نیز چشم پوشی بر مبالغی که مدارس دولتی از اولیاء بابت«همیاری»میگیرند،مسلم است که هزینهء تحصیل فرزندان به مراتب بیشتر از آنچه هست بر اولیاء سنگین میآید."