ملخص الجهاز:
"باتوجه به ساختارهای اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی بلوچستان که مبتنی بر روابط قبیلهای و عشیرهای است دولت سعی داشت تا از میان همین سرداران و وابستگان آنها بهعنوان صاحب منصبان سیاسی و حتی نظامی استفاده کند،بهعنوان نمونه میتوان از سرهنگ حبیب الله ریگی، سرگرد خداداد خان ریگی یاد کرد و عیسی خان مبارکی که سالها فرماندار ایرانشهر بود،سپس نمایندهء ایرانشهر در مجلس شورای ملی شد و بعدا به مراتب بالای وزارت دربار ارتقا یافت»، (به تصویر صفحه مراجعه شود) مسجد اهل سنت در خاش و همچنین بهمن خان بارکزایی،نمایندهء سراوان در مجلس شورای ملی.
اما این اوضاع دیری نپایید و به دنبال حوادث و تحولات بعدی در کشور یعنی شروع جنگ تحمیلی،گسترش تبعیضات مذهبی در منطقه،و همچنین مهاجرت و همگامی پارهای از افراد وابسته به رژیم گذشته با نیروهای بیگانه و تجهیز آنان برای ایجاد ناامنی در بلوچستان و مرزهای جنوب شرقی، شناسایی و تفکیک دوست و دشمن از یکدیگر توسط مسئولین روال نابسامانی یافته و نتیجه آنکه به تدریج بلوچها از دیوانسالاری استان کاملا حذف شدند.
چرا که پس از انقلاب باوجود طرحهای عمرانی و فرهنگی فراوان در بلوچستان مانند ایجاد واحدهای صنعتی و تولیدی از بافت بلوچ گرفته تا دهها واحد تولیدی دیگر،ایجاد و تأسیس نیروگاههای مهم در استان، برقرسانی و آبرسانی به نقاط دورافتاده،تکمیل سد پیشین و بهطور کلی توسعه کشاورزی،ایجاد منطقهء آزاد تجاری چابهار و بازارچههای مرزی و همچنین توسعهء بهداشت و درمان،آموزش و پرورش عالی به دلیل عدم توجه به نقش اجتماعی مشارکت،با حذف بلوچهها از بطن تحولات و عملکرد امور سیاسی و اداری استان شرایطی به وجود آمده است تا نوعی سوءظن و بیاعتمادی در منطقه رواج یابد."