ملخص الجهاز:
"سوزوکی،به خاطر سفرهای گسترده به غرب و استقبال از کتابهایش،به خصوص پس از جنگ جهانی دوم،در ترجمهی جنبههای فرهنگ ژاپنی به غرب و تا حدی در بومی کردن آیین بودا برای مصرف غربی شخصیتی مهم بود.
نیشیدا کیتارو26و مکتب او به این دلیل که فلسفه در ذات خود،جهانی-یا لا اقل فراگیر-و درعینحال به لحاظ فرهنگی خاص است، آنانی که دنبالهرو وارد کردن فلسفه از غرب در مقیاسی وسیع بودند،خاصگرایی27مخصوص به خودشان را داشتند واین غیر از خاصگرایی خود سنت ژاپنی است.
او تجربهی ناب را مقدم بر هردو میدانست و امید داشت تا از ای راه بر بعضی از مشکلات دیرپای فلسفه،مانند این سؤال که چگونه خود،درحالیکه با تجربه آغاز میکند،میتواند به بیرون حرکت کند و چیزهایی دربارهی جهان بیرونی بداند،چیره شود.
مشهورترین پیرو و جانشین و منتقد نیشیدا،تانابه هاجیمه44(1962-1885)بود،که در فری برگ45در اوایل قرن بیست تحصیل کرد و نخستین کتابش را درباره و به نام الاهیات کانت نوشت اما مشهورترین اثر او سوری تستوگاکو46دربارهی فلسفهی متافیزیک بود، که او را معروفترین فیلسوف علم در ژاپن کرده است.
خلاصه آنکه دغدغهی اصلی اندیشه ژاپن این بوده است که چگونه سنت را با شکلی جدید از فرهنگ تلفیق کند که برپایهای ملیگرایانه و از راه بازسازی اجتماعی،با خطر سلطهی بیگانه سروکار دارد.
تجربهی ژاپن،چونکه در به دست گرفتن زمام روشهای تعلیم و تربیت غربی بسیار موفق بود،به روشنی بسیار تعارض ترکیب را طرح کرد؛چگونه فلسفهی گذشته بهطور موفقیتآمیزی با ایدههای بسیار خلاق در غرب تلفیق شد؟ تا اینجا ثمربخشترین تلفیقگر نیشیدا بوده است."