ملخص الجهاز:
"این تصور تحریفشده دربارهء اسلام لا اقل تا قرن هجدهم بر تفکر اروپایی تأثیر عظیمی داشت و با وجود تلاش پژوهشگران برای تصحیح خطاهای خود،هنوز هم در برخی محافل تأثیری ناچیز دارد.
روشنگری مردم را تشویق کرده بود که عقاید پذیرفتهشدهء تاریخی را مورد تردید قرار دهند و یکی از این عقاید که پیش از نیمهء قرن نوزدهم در آن چونوچرا شد،تاریخ به وجود آمدن جهان برطبق کتاب مقدس بود.
باید توجه داشت که کتاب مقدس قصد نداشته تاریخی ابژکتیو به مفهوم امروزی آن ارائه دهد بلکه تنها نشان داده است که خداوند چگونه خود را از آنان ادامه داده است؛و این نکته،حتی اگر همهء طوایف دوازدهگانه در مصر اسیر و برده نبوده باشند،باز صحیح است.
برخی از نخستین پژوهشگران که در این گونه مسائل تحقیق میکردند این نظر را اتخاذ کردند که انجیل مرقس قدیمیترین اناجیل است و دو انجیل دیگر آن را به عنوان چهارچوب کار خود مورد استفاده قرار دادهاند.
من در اینجا از آن جهت به طرح چنین مسائلی پرداختم که غیرمسیحیان لازم است درک کنند که شیوههای جدیدی که در قرن نوزدهم در زمینهء نقد توسعه یافت،در وهلهء اول در مورد مسیحیت به کار گرفته شد و برخی از دیدگاههایی که نخست مطرح شدند به گونهای بودند که مسیحیان معمولی احساس میکردند این دیدگاهها اعتقاداتشان را مورد حمله قرار دادهاند.
در قرن نوزدهم توجه پژوهشگران اروپای غربی نه تنها شامل دین اسلام میشد بلکه کل تاریخ اقوام اسلامی را نیز دربرمیگرفت،و تاریخ رسالت محمد[ص]هم مشمول این توجه بود.
توجه به این واقعیات مهم است زیرا نشان میدهد که پژوهشگران اروپای غربی صادقانه تلاش میکردند به دانشی ابژکتیو دربارهء اسلام دست یابند."