ملخص الجهاز:
"در همین بخش شاهنامه خسرو پرویز میگوید: هران مغز کورا خرد روشن است ز دانش یکی بر تنش جوشن است کس آن را نبرد مگر تیغ مرگ شود موم ازان تیغ فولاد ترگ بدون تردید بیت نخست حاوی مضمون بیت استاد رودکی از آغزا کلیله و دمنه است: دانش اندر دل چراغ روشن است و ز همه بد بر تن تو جوشن است چون اندیشه و شیوهء نگارش فوق بس زیباست،در چند جای دیگر شاهنامه نیز مورد استفاده قرار گرفته است،مانند: روان تو دارنده روشن کناد خرد پیش جان تو جوشن کناد بدان تا روان تو روشن کند در همین بخش«پادشاهی خسرو پرویز»موبد به خسرو میگوید: اگر بشنود شهریار این سخن که گفتسمت بیدار مرد کهن: بجشم دل اندر سخن بنگرد از او برخورد چون بدل بگذرد این«بیدار مرد کهن»استاد رودکی است که گفته بود: به چشم دلت دید باید جهان که چشم سر تو نبیند نهان بیت ذیل فردوسی: و دیکر که گینی فسانهست و باد چه خوابی که بیننده گیرد بیاد در ذهن،این بیت رودکی از یک تعزل زنده میگردد که: شاد زی با سیاه چشمان شاد که جهان نیست جز فسانه و باد قرابت ابیات ذیل نیز باعث شک و گمان نمیتواند شد: صد نیک به یک نتوان کرد فراموش کز خار پراندیشی خرما نتوان خورد (رودکی) بکن کار و کرده به یزدان سپار به فرما چه یازی چو ترسی ز خار (فردوسی) (به تصویر صفحه مراجعه شود) استاد رودکی در قصیدهای نوشته: خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد که گاه مردم از اوشاد و گاه از او ناشاد معنی آن در شاهنامه بارها دچار میآید که یکی را ذکر میکنیم: چنین است کردار گردان سپهر گهی درد پیش اردت گاه مهر نه تنها معنی و مضمون ابیات جداگانه آدم الشعرا بلکه محتوای غزل و قصاید تام او را در پارههایی از شاهنامه میتوان دریافت."