ملخص الجهاز:
"در چنین شرایطی چه وضعیتی پیش میآید؟اندیشهء سیاسی جامعهء ایران و کنشهای سیاسی گروههای اجتماعی صد سال گذشته،در ارتباط با موضوع توسعه، دچار آشوب تئوریک میشوند؛آشوبی که محصول این دو نگاه و رویکرد ناقص است.
ادبیات توسعه در دورههای مختلف در قالب تاریخنگاری، تئوریپردازی و تحلیلگری با توجه به رویکردهای اجتماعی یا اقتصادی مطرح شدهاند،اما در همهء این مقاطع زمانی، همواره آشوب تئوریک در باب توسعه پابرجا بوده است.
چگونه مؤلفههای بومیسازی توسعه و شاخصهای توسعه با یک نگاه درونی در جامعهء ایران میتواند مورد توجه قرار گیرد و به جای اینکه تضادها را افزایش دهد،زمینه را برای گسترش همبستگیها فراهم نماید؟ الف)نخستین مؤلفه این است که نگاه تکبعدی به یافتههای درونی را کنار بگذاریم.
چون اگر توسعه یا هر فرایند دیگری نتواند نیازهای جامعه را برآورد و قالبهایی را ارائه کند که به انتظارات نهفته پاسخ دهند،هیچگاه نمیتواند فضا را برای انسجام سیاسی و اجتماعی فراهم سازد.
اگر توسعه یا هر فرایند دیگری نتواند نیازهای جامعه را برطرف کند و قلابهایی را ارائه کند که به انتظارات نهفته پاسخگو باشد هیچگاه نمیتواند فضا را برای انسجام سیاسی و اجتماعی فراهم سازد.
درواقع،نگاه غربی برای ایران،توسعهء دموکراتیک است؛اما نگاه بومی،توسعهء کارکردگرا با تلفیق نخبهگرایی در ادارهء امور سیاسی است که طبعا این امر باید یک سری فرایندهایی را برای انسجام این مجموعهها فراهم سازد؛چون نخبهگرایی و کارکردگرایی به آسانی باهم جمع نمیشوند."