خلاصة:
گرشاسب شخصیتی اسطورهای است که به دلیل گناهی ناشناخته،در روایات ایرانی محکوم به از دست دادن جاودانگی خویش میشود و جسمش در دشت پیشین کابل زیر خروارها برف پنهان و دور از دیدهها پوشیده میماند،تا در روز رستاخیز دوباره برخیزد و ضحاک را که از زندان خویش در کوه دماوند گریخته است،بکشد و جهان را از شر وی خلاص کند.وی روانش بسیار نادم و پشیمان در برزخ به سر میبرد و راه به بهشت نبرده است.روایات به جا مانده از او،دربارهی چگونگی گناه وی هیچ اطلاعی به ما نمیدهند.در این مقاله سعی شده است تا گوشههای تاریخ این اسطوره بازسازی شود.
ملخص الجهاز:
"مجلهی مطالعات ایرانی مرکز تحقیقات فرهنگ و زبانهای ایرانی دانشگاه شهید باهنر کرمان سال چهارم،شمارهی هفتم،بهار 4831 گناه گرشاسب* (علمی-پژوهشی) معصومه باقری حسن کیاده دانشجوی دکتری فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران چکیده گرشاسب شخصیتی اسطورهای است که به دلیل گناهی ناشناخته،در روایات ایرانی محکوم به از دست دادن جاودانگی خویش میشود و جسمش در دشت پیشین کابل زیر خروارها برف پنهان و دور از دیدهها پوشیده میماند،تا در روز رستاخیز دوباره برخیزد و ضحاک را که از زندان خویش در کوه دماوند گریخته است،بکشد و جهان را از شر وی خلاص کند.
«یی» ẓYiẒ «کماندار مقدس»اساطیر چینی دقیقا همانند«گرشاسب»«گرزور»اساطیر ایرانی است،و جالبتر آنکه در گرشاسبنامه،نخستین سلاحی که گرشاسب برای خود میسازد تا با اژدهای آبی مبارزه کند،«کمان»است نه گرز،و به خود لقب«کمانکش»میدهد: بدو گفت گرد سپهبد نژاد مرا باب نامم کمانکش نهاد22 در سامنامه هم از«کمان»به عنوان سلاح ویژهی گرشاسب یاد میشود: کمانی که گرشاسب در جنگ داشت در آن لحظه سام از میان برفراشت32 «یی»دقیقا همانند گرشاسب که با مرغ کمک و گرگ کبود مبارزه کرده است،با پرندهی افسانهای که آتش به زمین میریخت و روباه عظیم الجثه نبرد میکند،و مانند گرشاسب با باد بد رودخانه که طوفان ایجاد میکرد،میجنگد،و دقیقا، چون گرشاسب،با بیمهری مواجه میگردد و به لقب»تیرانداز بد»منسوب میشود، چراکه همانند گرشاسب پرخور و شکمباره است و در ضمن،تنها فدیهای که به ایزد آتش تقدیم میکند،چربی غذاهاست و ازاینرو،«ایزد آتش»از او سخت خشمگین میشود."