ملخص الجهاز:
"از نظر برخی کشورها،گزینش سیاستهای صریح ملی در زمینهء ارتباطات،سرپوشی است برای اعمال سلطهء قانونی بر رفتار حرفهای روزنامهنگاری و این سیاستها مستلزم آن است که قوانین رسانهای شدیدتر شوند،به طوری که روزنامهنگاران و و رسانهها از آزادی خود سوءاستفاده نکنند؛بلکه ناچار شوند در کار روزنامهنگاری مسؤولانه عمل کنند.
گروههای مختلفی در بین روزنامهنگاران وجود دارند؛موقعیتگرایان ( Situationiysts )؛اباحیگرا( Antinomianists ) که معتقدند مهم آن چیزی است که روزنامهنگار میل دارد در یک لحظه خاص انجام دهد؛ ماکیاولگراها،که رفتار غیراخلاقی را در موارد خاصی به شرط آنکه به ندرت و مخفیانه صورت گیرد،مجاز میدانند؛غایتگراها ( Teleologist )،که پیامدها را تنها عوامل تعیینکننده در اخلاقی بودن خبرنگار میدانند و به حاصل عمل بیتوجهاند؛لذتگراها ( Hedonist )،که اعتقاد دارند یک عمل صحیح روزنامهنگاری،عملی است که در خدمت منافع افراد بیشتری باشد؛خودگراها Egoist )، که اعتقاد دارند یک عمل صحیح روزنامهنگاری،عملی است که برای خود آنها لذتبخش و مطلوب باشد؛و گروههای دیگر که به نظر آنها،با وضع قوانین فراگیر در مورد اخلاقیات روزنامهنگاری،رویکرد خبرنگاران به اخلاق خبرنگاری یک رویکرد واحد و از نظر قانونی ممکن خواهد بود:یعنی رویکرد فریضهگرایانه.
اما این قوانین که برای وادار کردن روزنامهنگاران به رعایت اخلاقدر کار خود وضع میشوند،باید بسیار معدود باشند و مطمئنا نباید مثل قوانین شوراهای مطبوعاتی فراگیر باشند؛و باید تنها زمانی وضع شوند که روزنامهنگاران بهطور مداوم در یک مورد خاص،برای مدتی طولانی رفتاری غیراخلاقی از خود نشان دهند و همهء راههای رسیدن به خود تنظیمی- Self ) ( regulation به شکست منجر شده باشد و یا وقتی که رفتار روزنامهنگاران،حقوق سایر افراد جامعه را چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی بشدت خدشهدار میکند."