خلاصة:
وجود اشتراک لفظی یا الفاظ چندمعنایی در قرآن از دیرباز مورد اختلاف لغتشناسان و قرآنپژوهان بوده است. گروهی با استعمال آن در قرآن موافق و گروهی مخالف بودهاند. آنچه در این مقاله میخوانید، بیان پیشینه و مفهومشناسی واژگان اشتراک لفظی در علوم مختلف است. نگارنده ضمن بیان ادله بر وجود اشتراک لفظی در قرآن، حدود آنرا در اسماء و افعال و حروف و شکل و بنای کلمات میداند و برای هریک شواهدی از قرآن کریم ذکر میکند؛ضمنا اقسام اشتراک به اعتبار رابطهی معانی آنها با هم، با استفاده از قرآن بیان شده است. پنهانشدن معنای مراد در میان معانی متعدد الفاظ و در نتیجه سردرگمی مکلف مهمترین شبههی مخالفان اشتراک لفظی در قرآن است. قرآنپژوهان برای رهایی از این مشکل باید سیاق و بافت کلام را شناسایی کنند و با استمداد از آن، معنای مناسب را دریابند.
ملخص الجهاز:
"بعضی وجوه و نظایر را از معجزات قرآن کریم برشمردهاند، به شکلی که یک واژه در بافتهای محکم و نفوذناپذیر آیات مختلف قرآن جای گرفته است که با وجود شباهت در لفظ و حرکات در هر بافت زبانی و یا آیه، غیر از معنای نخست دارد و گاهی این معنا به بیست معانی و بیشتر میرسد(همان، ج1، ص134).
محمـﹽد نورالدین المنجد از دانشمندان سوری کتابی به نام التضاد فیالقرآن الکریم به رشتهی تحریر درآورد و در آن از اشتراک لفظی آن دسته از حروف و اسما و افعال که میان معانی متعدد آنها رابطه تضاد وجود دارد و در قرآن نیز استعمال شده بحث کرده است.
راغب اصفهانی واژهی «اثم» را به معنای گناه و ورود در آن میداند اما واژهی «تأثم» که باب تفعل از همین ریشه است خروج از گناه معنا میکند (همان، ص3) وی علم وجوه قرآن را نخستین یاریدهندهی کسی میداند که میخواهد معانی قرآن را بفهمد (همان، مقدمه)؛ پس شناخت وجوه قرآن و الفاظ چندمعنایی یا اشتراک لفظی از اهمیت در معناشناسی قرآن برخوردار است و اگر کسی آن را نداند ممکن است دچار فهم نادرستی از قرآن در بیان احکام و معارف دینی شود اما این مشکل همچنان باقی میماند که چگونه مفسر در میان معانی متعدد و مختلف الفاظ معانی مراد را برمیگزیند؟ سیوطی به این مشکل اشاره کرده و فرمود: کلام عرب بعضی، بعضی دیگر را تصحیح میکند و اول آن به آخرش متصل است، در نتیجه با نگاه کلی به همه حروف و کلمات و کمک از قراین میتوان به معنای مورد نظر دست یافت."