ملخص الجهاز:
"*کاهش قدرت خرید پول ملی:قدرت واقعی پول ملی،در هر اقتصادی،شاخص قدرت اقتصادی و ثبات آن است و از جمله عمدهترین عوامل جاذب سرمایه- اعم از سرمایههای داخلی و خارجی-برای مشارکت در سرمایهگذاری و تولید به شمار میرود،رویدادی که با ایجاد فرصتهای شغلی جدید و تولید بیشتر،در نهایت،به شکوفایی اقتصادی منجر خواهد شد،در حالی که کاهش قدرت خرید پول ملی و به عبارت دیگر،کاهش ارزش برابری آن،به دلایل بسیار،نه تنها سبب توقف سرمایهگذاری و تولید خواهد شد، بلکه فرار سرمایه یا سرعت گرفتن هرچه بیشتر فرار سرمایه را به دنبال خواهد داشت،و این وضعیت، یعنی کاهش قدرت خرید پول ملی،که گفته میشود به سبب تامین کسر بودجه سالانه همواره رخ داده و همچنان ادامه دارد،سالهاست که بر فضای اقتصادی کشور حاکم است،واقعیتی که سبب شده است حتی سرمایههای کوچک و ناچیز نیز بهطور آشکار یا پنهان و به طرق گوناگون،جذب اقتصادهای غیرملی شوند،یا آنکه دست بالا به کالاهای سرمایهای غیرمولد تبدیل شده و از چرخه تولید خارج شوند.
و اما آخرین پرسشی که در اینجا مطرح میشود، آنست که بنابراین چه باید کرد؟و راهکار کدامین است؟روشنترین و سنجیدهترین پاسخ به این پرسش،پاسخی است که دستکم طی ده سال اخیر به کرات و به مناسبتهای گوناگون عنوان شده است، به این معنا که در اقتصاد جامعهای که بیش از هر زمان به ایجاد فرصتهای شغلی جدید،افزایش تولید و به تبع آن سرمایهگذاری نیاز دارد-سرمایهای که تامین آن از توان صاحبان سرمایههای داخلی اگرنه صددرصد،اما تا حدود زیادی خارج است-اعمال سیاستهای پولی،از جمله کاهش قدرت خرید پول ملی با تصور و برای تامین کسری بودجه سالانه کل کشور،یا اعمال سیاستهای مالی نسنجیده،بهویژه مالیات و مالیاتگیری با هدف صرفا تامین کسری بودجه سالانه کل کشور و..."