ملخص الجهاز:
"پس گبرگان جمله جمع شدند و خواجه ابو الطیب را گفتند ما پنجاه هزار دینار نیشابوری خزانه خلیفه را خدمت کنیم در خواه تا از این بریدن درخت درگذرد،چه هزار سال زیادتست تا این درخت کشتهاند (1)-طریثیت همان ترشیز است و کشمر قصهایتس که سابقا جزء شهرستان ترشیز بوده است(فریومد فرومد،فرمد،فارمد)قصبهء بوده است از قرای طوس و سابقا جزء تومان بیهق بوده است (2)-خواجه ابو الطیب همان طاهرین بن عبد الله بن طاهر است و تصور میرود که در متن عبارت کتاب از طرف نساخ تصرفی شده باشد چه علاوه بر کتب دیگر تاریخ سیستان 205 تصریح دارد که ابو الطیب کنیه طاهر بن عبد الله است این ابو الطیب طاهر بن عبد الله بن طاهر بن حسین بن مصعب بن زریق(230-248 پس از فوت پدرش از طرف واثق خلیفه بحکومت خراسان رسید و پیش از آن در طبرستان از طرف پدر خویش نیابت داشت(یکسال و سه ماه)و عتاب بن ورقا شیبانی نیز باوی بود و پس از آنکه بحکومت خراسان رسید مدت 18 سال بعدالت و تقوی بر خراسان و سیستان حکومت کرد فوتش دوشنبه 22 رجب سال 248 بوده است(تاریخ سیستان 205) (3)-یعنی آن سرو را و این در سنه اثنتین و ثلاثین بود1و از آنوقت که این درخت کشته بودهاند تا بدینوقت هزار و چهارصد و پنجسال بود2و گفتند که قلع و قطع این مبارک نیاید و بدین اشفاع دست ندهد و پس عامل نیشابور گفت: متوکل نه از آن خلفا و ملوک بود که فرمان وی بروی رد توان کرد پس خواجه ابو الطیب امیر عتاب بن روقاء الشاعر الشیبانی را واو از فرزندان عمرو بن کلثوم الشاعر بوده3بدین عمل نسب کرد و استادی درودگر بود در نیشابور مثل او نبود او را حسین نجار گفتندی مدتی روزگار صرف کردند تا اره آن بساختند و اسباب آن مهیا کردند و استدارهء ساق این درخت چنانکه در کتب آوردهاند مساحت بیست و هفت تازیانه بوده است هر تازیانه رشی و ربعی بذراع شاه و گفتهاند در سایه آن درخت زیادت از ده هزار گوسفند قرار گرفتی و وقتی که آدمی نبودی و گوسفند و شبان نبودی و حوش و سباع آنجا آرام گرفتندی و چندان مرغ (1)-ابن تاریخ جلوس متوکل است نه تاریخ قتل وی قتلش بحسب تواریخ معتبره در 248 هجری بوده است."