ملخص الجهاز:
علیرغم آن که افراد بسیاری در غرب تجددگرا بودند که حجیت دین را انکارنکرده و همواره در برابر الحادگرایان مقاومت داشتهاند، 2 اما همانها نیز نمیتوانستند درعرصه اجتماع، مبنایی برای حقوق و قانونگذاری بنیاندینی قوی داشته باشند؛ چرا که اصالتا نوری، شیخ فضلالله، تذکرة الغافل و ارشاد الجاهل، (مندرج در: زرگری نژاد، غلامحسین، رسائل مشروطیت،هجده رساله و لایحه درباره مشروطیت، چ2، تهران، انتشارات کویر، 1377ش)، صص177-175 مددپور، محمد، سیر تفکر معاصر در ایران، زمینههای تجدد و دینزدایی، کتاب اول، مؤسسه فرهنگی منادی تربیت، چ2، تابستان1379، صص82ـ62 مسیحیتی که قرنها بر اروپا حکم رانده بود، احکام حقوقی برآمده از دین، به معنای تمامکلمه نداشت و اگر دخالتی دینی هم مطرح بود، تنها دخالت ارباب کلیسا در زمینه مسائلاجتماع و صرفا مصلحتسنجیها و استحساناتی را شامل میشد که ایشان از جانب خودمطرح میکردند و در واقع روحانیت مسیحی نهادی بود که در کنار دیگر نهادهای اجتماعیرشد کرد و ابعادی از حاکمیت را به خود اختصاص داد، نه آن که متن عهد جدید مشتمل برآموزههای حقوقی خاصی باشد.
راهبرد اقتباس از منظر علمای مشروعهخواه مرحوم شیخ فضلالله نوری نیز از کسانی است که از جهت نظری، نظام پارلمانتاریسم رابه مثابه روش و ابزاری، خنثی دانسته است؛ اما برخلاف علمای مشروطهخواه و دینباور ـ کهعملا و بر اساس بینش و موضوعشناسی سیاسی خاص زمان و مکان خود، به خاطر دوری ازصحنه مشروطهخواهی تهران و ایران، به همین اندازه اکتفا نموده و ساحت خارج از ذهن وعمل را همانند عالم نظر تصور کردهاند ـ او عالم واقعیت را نیز در نظر گرفته و بهرغم توجه بهمحاسن مشروطه (به معنای محدودیت قدرت) در مقام «تصرف اسلامی ـ ایرانی» خاصیبرآمد.