ملخص الجهاز:
"برای استحسان قیاس نمونههای زیرین درخور نگارش است:وقف زمینهای کشاورزی اگر کسی برای کاری نیک و خداپسندانه زمینی را وقف کند،آیا در وقف،حقوق پیوسته و پیرو زمین(حقوق ارتفاقی)مانند حق آبیاری(شرب)و حق گذر(مرور)نیز وارد میشود یا آنکه تنها با بودن نص این حقوق تعلق خواهد گرفت؟ برای یافتن پاسخ باید به قیاس موضوع با حکم همانند و همسان دست زد.
ابن تیمیه در رسالهء مسألة الاستحسان چند نمونه از استحسان پیشوای دبستان حنبلی را آورده است: در روایت صالح دربارهء عامل(مضارب)در قرارداد مضاربه،اگر عامل چیزی را بخرد که دارندهء سرمایه(صاحب مال)بدان فرمان نداده است،سودی که از انجام کار به دست آمده است از آن سرمایهگذار است و عامل تنها دسترنج و کارمزد(اجرة المثل) خود را دریافت خواهد کرد،مگر سود،اجرة المثل را بپوشاند که دیگر چیزی نماند.
احمد حنبل میگوید این حکم با قیاس نمیخواند،زیرا برابر قیاس باید کشت از کشتگر باشد[الزرع للزارع و لو کان غاصبا]من در اینجا با بهرهگیری از استحسان نظر میدهم که کشت از آن زمیندار است و بر اوست تا هزینهء کشت و کار کشاورز[غصب]را بپردازد و فرآوردهء او را برای خویش نگاه دارد1.
با آنکه اصطلاح استصلاح (doctrine of utility) در زبان پیروان مکتب مالکی کاربرد گستردهیی داشته است،این پرسش پیش میآید که آیا در نگاشتههای کسانی چون ابن تیمیه،استحسان،در نهایت کار استصلاح را انجام نمیدهید؟ شایان یادآوری است که تخصیص علت به قواعدی پیوند مییابد که دانشمندان اصول دربارهء«عموم و خصوص»به درازا در کتابهای اصول فقه از آن گفتگو کردهاند و همانگونه که به کوتاهی در نقد استحسان گفتیم دیگر جایی برای استسحان به عنوان منبع مستقل قانونگذاری نمیماند."