خلاصة:
برخی از کشورها و از آن جمله کشور ما ایران،از جاذبههای توریستی بالقوهای برخوردارند.خواه ناخواه،جهت بهرهبرداری صحیح و اصولی از اینجاذبهها،انجام برنامهریزیهای دقیق و اساسی چه در سطح ملی و چه در سطوح منطقهای و محلی الزامی است.در این نوشتار به انواع مختلف برنامهریزیها اعم از زمانی و مکانی و نیز انواع سیاستها در ارتباط با صنعت توریسم اشاره میشود.
ملخص الجهاز:
"ارسک (Ersek) و دوزگون اوغلو (Duzgun oglu) در نقد برنامهریزی صنعت توریسم ترکیه بر این موضوع تأکید داشتهاند که:«در جریان برنامه پنجساله اول و مراحل پایانی آن به علت فقدان تصمیمات سیاسی در خصوص پراکندگی مکانی منابع و نیز تعیین مناطق اولویتدار،در حین اجرای برنامه پنجساله دوم توسعه،مسایل و مشکلات بسیاری بروز کرده است.
ب-حکومت باید با در نظر گرفتن اقتصاد ملی،مناسبترین نوع توریسم را انتخاب کند و در خصوص چگونگی هماهنگی رشد بخش توریسم با برنامههای توسعه ملی و منطقهای تصمیمگیری کند:آیا توریسم به عنوان یک فعالیت اساسی و پایهای مطرح خواهد بود یا به صورت یک فعالیت جنبی و حمایتی عمل خواهد کرد؟آیا فعالیت بخش توریسم در مناطقی از کشور که توسعه یافته و درعینحال دارای زیرساختهای مناسب میباشند متمرکز خواهد شد و یا برای اصلاح و ایجاد توازن در اقتصاد کشور به مناطقی که دارای اقتصاد ضعیف و عقبافتاده هستند،سوق داده خواهد شد؟ ج-میزان سهم و نقش بخشهای عمومی و خصوصی در گسترش بخش توریسم باید تعیین شود.
در دیگر کشورها که صنعت توریسم از رشد مطلوبی برخوردار است،این سئوال مطرح خواهد بود که:منطقه آتی برای گسترش کجا و تراکم کار در آن چگونه خواهد بود؟در هر حال،انتخاب مناطق با در نظر گرفتن اهداف برنامه ملی صورت خواهد گرفت.
مناطق توریسم در مقیاس ملی،یا مناطق موردنظر برای توسعه توریسم،معمولا با توجه به یکپارچگی مکانی که جاذبهها و امکانات مرتبط با آنها را نشان میدهند و بالاخص از نظر فیزیکی (یک نوار ساحلی،یک سیستم رودخانهای و یا یک توده کوهستانی)،در مکانهایی که بخشی از استراتژی کلی توریسم منطقهای را تشکیل میدهند به صورت اداری انتخاب میشوند."