خلاصة:
نوشتار حاضر گزارشی است کوتاه دربارهء سرآغاز تحول اندیشهء سیاسی در ایران اوایل عصر قاجار.آگاهی ایرانیان نسبت به اندیشهها و مفاهیم و نهادهای سیاسی جدید غربی، که زمینهساز تحول تدریجی اندیشه سیاسی در ایران شد،در وهلهء نخست در سفرنامههای شماری از ایرانیان فرنگ رفته و فرنگ دیده تجلی یافت.بخش نخست این مقاله نگاهی است کوتاه و گذرا به بعضی از این سفرنامهها.بخش دوم این نوشتار نیز بحثی است پیرامون ماهیت برنامهها و اهداف و اقدامات اصلاحی میرزا تقی خان امیرکبیر.دیدگاههای گوناگون پیرامون نسبت اقدامات اصلاحی امیرکبی با مقولهء تجدد و نوخواهی مورد بحث قرار گرفتهاند.
ملخص الجهاز:
"نوشتار حاضر گزارشی است کوتاه دربارهء سرآغاز تحول اندیشهء سیاسی در ایران اوایل
یکی از کارهایی که عباس میرزا برای ایجاد این هوشیاری انجام داد،اعزام محصل به
اقدامات متجددانه خود را تلاشی برای احیای سنت نبوی و تقویت دین وانمود کنند!برای نمونه«مفتون دنبلی»در کتاب«مأثر سلطانیه»اصلاحات عباس میرزا در ارتش ایران را
تلاش برای توجیه دینی اصلاحات عباس میرزا تا دورهء محمد شاه نیز ادامه یافت.
سرازیر شده بود سد خواهد کرد!کسانی مثل میرزا صالح شیرازی که راز ترقی غرب را در امنیت و آزادی و عدالت و قانون و بهطور کلی در نظام و دموکراسی بدانند،شمار
میرزا مصطفی افشار تغییر پی در پی سلسلههای حکومتی را در ایران نتیجهء جهل و ناآگاهی مردم از سویی و بیتوجهی دولت به رفاه و آسایش رعیت از سوی دیگر میداند و
از رجال دولتی برای اصلاح نظام سیاسی و تجدید قدرت شاه بوده است-جهانگیر میرزا
دربارهء امیر کبیر این است که آرمان سیاسی او چه بوده است؟آیا امیر کبیر فکری برای اصلاح و تغییر نظام سیاسی-حکومتی ایران در سر داشت؟بعضی از اسناد و شواهد حاکی
ایران برداشت اما در زمینهء ایجاد بستر برای تجدد سیاسی نباید از این نکته مهم غفلت
به این نکته نیز توجه کرد که بنا به لحن برخی از همین نامهها،رابطهء امیر و شاه جوان
قضاوت عمومی ایرانیان در دوران پس از امیر نیز این بود که او بانی اصلی و حقیقی
این امیر کبیر بود که میرزا یعقوب ارمنی پدر میرزا ملکم خان را وادار کرد که
علوم سیاسی تأسیس کند و به همین سبب به میرزا یعقوب سفارش کرده است که ملکم را"