خلاصة:
مسیر ییلاق و قشلاق ایلات قرار میدهد.این خود یکی از کارکردهای پایهء شکلگیری شهر را،تجهیز بازار برای بده و بستان آزاد میان ایالات گذرکننده از آن قرار داده است.دومین کارکردر شهر که منبعث از محل قرارگیری در نقطهای مسلط به دشت خوزستان است و در عین حال یکی از دروازههای اصلی ورود به نقاط مرکزی ایران به شمار میآید، جایدادن به ناظران حکومت مرکزی برای حفاظت از مناطق سوق الجیشی کشور است. بستر طبیعی خرمآباد دارای غنای خاصی است،منابع آب فراوان شامل چشمهها و رودخانه، پوشش گیاهی غنی و ناهمواریهای متعدد که شامل کوههای حاشیهء شهر که محدودکنندهء توسعه نیز به شمار میآیند،و نیز تپههایی که با عرصهء شهر ترکیب شدهاند،عناصر شاخص این بستر هستند. مجموعهء عناصر بستر طبیعی،عناصر کالبدی و فضاهای شکلگرفته در دورانهای تحول و شکلگیری شهر موجب پدید آمدن قابلیتهای منحصر به فرد فضایی و محیطی در خرمآباد شدهاند که به درستی کمال و توستعه نیافتهاند و مورد بهرهبرداری قرار نمیگیرند.این بیسامانی به ویژه در مرکز شهر که خود محل تمرکز این عناصر و قرارگیری آنها در کنار یکدیگر است بیشتر به چشم میخورد و این نگرانی وجود دارد که در زمان کوتاهی همنشینی محیط و فعالیت در شرایط برنامهریزی نشده و بیسامان کنونی به ضد یکدیگر بدل شوند و به تخریب فضا بینجامد.شهر خرمآباد یکی از کانونهای تمدن ایرانی و اسلامی است که سابقهء تاریخی آن به قدمت تاریخ ایران میرسد.این شهر بر بستر ناهموار منطقهء لرستان و در یک موقعیت ویژهء جغرافیایی در محل تنگهای جاگرفته که گلوگاه ارتباطی میان ارتفاعات زاگرس و جلگهء خوزستان محسوب میشود.همین ویژگی جغرافیایی موجب واقع شدن شهر در این مکان به صورت مکرر،پس از هر دورهء تخریب شده است. 2Lاز دیرباز،گرایش اصلی استان لرستان به دلیل جغرافیای خاص و امکانات محیط طبیعی،برپایهء اقتصاد ایلیاتی بوده است.همین شرایط طبیعی در خرمآباد موجبشده تا شکلگیری این کانون سکونتی در این مکان جغرافیایی خاص نه به واسطهء امکاناتی که محیط برای ساماندهی تولیدی درونزا در اختیار میگذارد،بلکه به دلیل قرارگیری در گلوگاه ارتباطی میان دو اقلیم و اقتصاد ایلی منطقه باشد که این گلوگاه را در
ملخص الجهاز:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) ساختار فضایی شهر خرمآباد توسعهء فعالیتهای ناهمخوان و محدودکنندهء حضور گسترده و آزاد مردم به ویژه در اطراف قلعهء فلک الافلاک،یعنی لشکر 48،مقر بسیج و دار التأدیب،در کنار پوسیدگی کالبدی محدودهء هستهء اولیهء شهر-بافت قدیم-و نبود انگیزه و گرایش برای تزریق مجدد زندگی در این بافلت، موجب فرار فعالیتهای اقتصادی سرمایه از این محدوده و استقرار در محدودههای شمالیتر خیابان امام خمینی شده است.
در این میان بافت قدیم و بازار به لحاظ کارکردی و نیز کالبدی به ویژه پهنهای که از سوی میراث فرهنگی در محدودهء حریم درجهء یک فلک الافلاک قلمدادشده،عنصری مهمی روی این محور چند عملکردی شهر محسوب میشود،که نیازمند باز تعریف فعالیتی و به دنبال آن کالبدی و فضایی است."