خلاصة:
موضوع چشمانداز در مجموعه مباحث مدیریت استراتژیک تغییر قرار میگیرد.در مباحث مدیریت استراتژیک تغییر موضوعاتی از قبیل تعیین مقاصد و مسیر،ساختارها(اعم از عوامل سختافزاری و نرمافزاری)، عوامل انجام کار یا نیروی انسانی و عوامل زمینهای(فرهنگ و محیط) مورد بحث قرار میگیرد.برای انجام هرگونه تغییر و تحول اساسی در جامعه یا سازمان بایستی به کلیه عوامل در اختیار و عواملی که در اختیار نیستند،توجه لازم مبذول گردد.در حقیقت تعیین مقصد و مسیر،خود تابعی است از عوامل ساختاری،انسانی،فرهنگ و محیط که در هنگام توسعه و تحول بایستی بهطور همزمان نسبت به توسعه آنها اقدام نمود وگرنه موضوع تغییر به درستی درک نشده و تغییر در آن تا محدودهء مشخص پیش میرود و سپس متوقف میگردد.برای انجام تغییرات بنیادی که با تعیین مقصد و مسیر(چشمانداز و استراتژی)شروع میشود، شناسایی وضعیتهای مختلف(موجود،هدف و مطلوب)و تعیین مسیر 2Lحرکت به سمت آنها لازم است.یعنی اینکه در آینده میخواهیم جامعه ای با چه خصوصیاتی بسازیم و در حال حاضر وضعیت کشور از جهت هماهنگی بین رفتارها و محصولات و موضوعات اقتصادی،اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با ارزشها و باورهای دینی اسلامی چگونه است. از طرفی تحقق چشمانداز نظام؛مستلزم ایجاد هماهنگی و ساماندهی در مجموعه ساختارهای اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و فرهنگی نظام است که به فراخور نیاز و مقتضیات زمان و مکان پدید آمدهاند و از نداشتن یک نظام سامانیافته رنج میبرند.بنابراین میتوان چنین ادعا نمود که تحقق چشمانداز نظام مقدس اسلامی مستلزم تدوین نقشه مهندسی فرهنگی کشور بوده و تحقق این نقشه در قالب تدوین نظامهای جامع توسعهای میسر خواهد بود.
ملخص الجهاز:
"مقاله تعامل سند چشمانداز نظام با نقشه مهندسی فرهنگی دکتر برزو فرهی-عضو هیات علمی دانشگاه امام حسین(ع) چکیده: موضوع چشمانداز در مجموعه مباحث مدیریت استراتژیک تغییر قرار میگیرد.
بنابراین میتوان چنین ادعا نمود که تحقق چشمانداز نظام مقدس اسلامی مستلزم تدوین نقشه مهندسی فرهنگی کشور بوده و تحقق این نقشه در قالب تدوین نظامهای جامع توسعهای میسر خواهد بود.
در حقیقت همانطور که چشمانداز نظام کارکرد ایجاد تمرکز در تخصیص منابع و امکانات را دارد،نقشهء مهندسی فرهنگی کشور؛از کارکردی محتوایی در ساختن ایرانی با هویت اسلامی،انقلابی و الهامبخش در جهان اسلام برخوردار میباشد و تدوین سند نظام جامع توسعه میتواند به ساماندهی کلیه سازوکارهای سختافزاری و نرمافزاری و نظام مدیریتی در جهت تحقق چشمانداز و دستیابی به مقصد و هدف کمک نماید.
در حقیقت نوسازی،بازسازی و بازآفرینی کلان نظام کشور؛باید مبتنی بر اهداف فرهنگی صورت گیرد و این همان چیزی است که در نقشه مهندسی فرهنگی کشور باید تحقق یابد.
اگر چشمانداز ایران 4041 را تعیین مقصد و مسیر تعریف کنیم؛دستیابی و تحقق این چشمانداز تابعی است از عوامل ساختاری،انسانی و زمینهای(فرهنگ و محیط): مدل ساختار ایستای توسعه نظام اجتماعی، چارچوب بسیار محکم و قابل فهمی است برای تحقق این معنا.
به عبارت دیگر ریشه اصلی بسیاری از دوباره کاریها،چند بارهکاریها،اتلاف انرژیها و منابع را میتوان در عدم ساماندهی نظامهای اجتماعی در بخشهای مختلف جامعه جستجو کرد و مادام که ساماندهی این نظامها صورت نگیرد،سخن از تحقق چشمانداز یک انتظار انتزاعی است.
بر این اساس؛سه مفهوم چشمانداز نظام، مهندسی فرهنگی کشور و نظام جامع توسعه، به ترتیب به عنوان ابعاد معنایی(مقصد و مسیر)محتوایی(مبانی ارزشی فرهنگ اسلامی)و ساختاری(ساماندهی نظام جامع) نقش پیدا میکنند."