ملخص الجهاز:
"لبخند علی احمد لطیف پور اشاره «خاطره»داستان گونهای که به پیوست میآید ماجرایی است واقعی که در آن گوشهای از تحصیل دانشآموزان در حادترین و دشوارترین شرایط جنگی به تحریر کشیده شده است،خاطرهای مربوط به سالهای آغازین جنگ...
حادثهای را که برای علی اتفاق افتاده بود در اولین جلسه کلاس برای دانشآموزان مطرح کردم و عواقب وخیم و غیر قابل جبران این قبیل بازیهای خطرناک را برای آنها توضیح دادم.
و یا دختر دانشآموزی که به نوعی صرع مبتلابود و هر زمان که قرصهای کمیابش تمام میشد در کلاس درس،سر را روی میز میگذاشت و به خواب میرفت و حتما میبایستی او را به بیمارستان میبردیم تا پزشک او را از خواب بیدار کند و دهها مورد دیگر(توضیح اینکه دبستان بافتی روستایی-عشایری داشت و مختلط بود.
در نامه نوشته شده بود که چون خیلی زود متوجه موضوع شدهاید چشم علی با عمل جراحی،بینایی دوباره خود را بدست خواهد آورد."