ملخص الجهاز:
بدین معنی که،مستقیما یا غیر مستقیم،امکان بقای جاندار را بالا میبرد از این گذشته،فعالیتهای رفتاری و حاصل آنها یکسان در معرض تغییرات تکاملی قرار میگیرند،یعنی رفتار و حاصل آن با قم تکامل مییابند.
معادل اصطلاح«آموختن»اصطلاحهای «اکتسابی»،«تجربی»یا«محیطی»هستند و معنی همه آنها این است که بعضی از جنبههای رفتار تحت تأثیر عوامل خارجی هتسند و به وسیلهء مکانیسمهایی غیر موروثی کنترل میشوند.
رفتار واکنشی حیوانات گذشته از تروپیسم شامل فعالیتهای«داخلی»یکنواخت و مکرری نیز هست مانند،تنفس،گردش خون انعکاسهای مردمک چشم،و بهطور کلی اکثر فرایندهایی که در مهرهداران در کنترل دستگاه عصبی خود مختارند و در آدمی یا ارادی نیتسند یا اساسا لازم نیست که ارادی باشند.
در مواردی که رفتار فعال شامل مراحل متمایز«کسب میل»و«انجام»باشد اغلب دیده میشود که مرحلهء کسب میل مخصوصا به وسیلهء آموختن قابل تعدیل است.
هر یک از این فعالیتها،که با یک دسته از فعالیتهای داخلی کنترل شده آغاز میشود،میتواند در نتیجهء انعکاس شرطی در طول رشد،در مواردی به کار رود که رویدادهای محیط بسیار گوناگون باشند.
نقش اوضاع ارثی فرد در مورد رفتار شناختی تنها فراهم آوردن زمینهای بسیار کلی و وسیع برای تواناییهای رفتاری است،و به مرحلهء عمل درآمدن این تواناییها بستگی بسیار زیاد به تأثیرات عوامل خارجی دارد.
وقتی که محرکی نه بسیار ضعیف باشد و نه زیاد قوی،احتمال اینکه حیوان را به فعالیت تجسسی وادار سازد بیشتر است.
روی این اصل،میان حیوانات جوان بازی غالبا محتوی یک کنش تمرینی ضمنی(اما مهمی)است، برای پرورش رفتار تهاجمی و دفاعی و فعالیتهای همسرطلبی و مهارت در برخورد- های اجتماعی آینده است.