ملخص الجهاز:
"افزون بر این،او معتقد است که شیعۀ امامیه در خصوص امامت وپیوند آن با نبوت با اسماعیلیه اتقاق نظر دارند و این نه فقط بهجهت روایات بلکه به لحاظ«اتکا بر روش مشابهت»،یعنیمشابهت عرفانی که روش برتر نزد آنهاست،میباشد و بالاتر ازهمه اینها،او دیدگاه این دو مذهب را نسبت به مصادر و منابعشریعت نیز یکسان میداند،چرا که معقتد است شیعیان امامیهمان دیدگاه دانشمند باطنی و اسماعیلی یعنی قاضی نعمان(متوفی به سال 363 ه-.
در حالی که اصولیان امامی مذهب(بر خلاف اخباریان)روایات موجود در کتابهای حدیثی شیعه را بهگونههای مختلف مورد نقد و بررسی قرار میدهند خواه نقدبیرونی که مربوط به سند است و خواه نقد درونی که مربوط بهمتن[ دلالت]است مانند آنچه شیخ مفید6و بیشتر از اوشاگردش شریف مرتضی انجام داده است تا بدانجا که در نقدروایت و راوی حتی تندروی کرده است و بر مجموعههایحدیثیای که بر خبر واحد تکیه کردهاند خرده میگیرد و برمیانجیهای نقل-که از جملۀ آنها کلینی است-طعن واردمیکند.
به این ترتیب رویه شیعه در نقد علمی،منحصر به روایات و رجال غیر خود نبوده بلکه همانطور که دیدیمدر مورد مهمترین و اساسیترین مصادر خود نیز چنین کرده است،خواه در مورد کتابهای روایی و خواه رجال خود که از جملۀ آنان،بزرگان اصحاب ائمۀ اهل البیت(ع)هستند و این نحوه نقادی تابه امروز ادامه داشته است.
ولی نکتۀ قابل توجه این است که در عین آنکه این روایاتبا گرایش باطنی و عرفانی همخوانی دارد با مفهوم معیارین امامتنزد شیعه نیز تناسب دارد،خصوصا اینکه آنان معتقدند پیامبر علمخاص خود را نزد امام علی(ع)و پس از آن به ترتیب نزد اماماندیگر به ودیعت نهاد،برخلاف اهل سنت که برآنند پیامبر(ص)چیزی را برای کسی به ودیعت نگذاشت مگر اینکه آنرا برایعموم تبیین و آشکار کرده بود."