خلاصة:
نتایج حاصله از تحقیق همچنین نشانگر این امر بود که اگر چه کیفیت سیستم حسابرسی داخلی با تصمیمگیری در مودر اتکاء مرتبط میباشد،ولی وجود استانداردهای ملی حسابرسی با چنین تصمیمگیری مرتبط نمیباشد.افزون بر آزمونهای فوق الذکر،نتایج این تحقیق منجر به شناسایی و اولویتبندی پارهای ویژگیهای کیفی حسابرسی داخلی گردید که از دیدگاه حسابرسان مستقل در رابطه با اتکاء به عملکرد حسابرسی داخلی حائز اهمیت میباشد. از دیرگاه کاهش هزینه حسابرسی مستقل صورتهای مالی و صرفهجویی در زمان ارائه خدمات،مورد توجه سازمانهای مورد حسابرسی و حرفه حسابرسی مستقل بوده است.اتکاء حسابرسان مستقل به عملکرد حسابرسی داخلی سازمانهای مورد حسابرسی میتواند بالقوه باعث کاهش هزینه و صرفهجویی در زمان ارائه خدمات گردد.هدف اصلی این تحقیق مشخص نمودن میزان اتکاء حسابرسان مستقل به عملکرد حسابرسی داخلی و همچنین شناسایی ارتباط کیفیت حسابرسی داخلی و وجود استانداردهای ملی حسابرسی مربوط با تصمیمگیری در باره اتکاء یا عدم اتکاء میباشد.نتایج آزمون فرضیات تحقیق حاکی برآن است که در شرایط کنونی حسابرسان مستقل به عملکرد حسابرسی داخلی اتکا نمیکنند.
ملخص الجهاز:
"همانطور که در مدل توصیفی تحقیق به معرض نمایش گذاشته شده است تصمیم حسابرس مستقل در خصوص اتکاء به عملکرد حسابرسی داخلی سازمان مورد حسابرسی تابع ویژگیهای سازمانی،فردی و محیطی بوده و این ویژگیها مرتبط به کیفیت عملکرد حسابرسی داخلی میباشند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول شماره 5-طبقهبندی عوامل برمبنای میزان اهمیت ارزیابی آزمون فرضیات در رابطه با فرضیه شماره 1 تحقیق که در سطح اطمینان 59%مورد آزمون قرار گرفت و تأیید شد،مشخص گردید که در حال حاضر حسابرسان مستقل در فرآیند حسابرسی مالی به عملکرد حسابرسی داخلی اتکاء نمیکنند.
ولی اینکه چه ویژگیهایی لازمه یک سیستم حسابرسی داخلی مؤثر میباشد و باعث بهبود کیفیت آن میشود خود نیازمند بررسی است که تا میزان زیادی در در این پژوهش مورد تحقیق قرار گرفت و نتایج آن ارائه گردید.
در رابطه با سازمانهایی که فاقد حسابرسی داخلی میباشند و به علت اهمیت خدمات حسابرسی داخلی تصمیم به طراحی و استقرار این سیستم را دارند،پیشنهاد میشود که طراحی و استقرار سیستم را برمبنای یافتههای این تحقیق انجام دهند تا از ویژگیهای لازم برای یک سیستم مؤثر برخوردار باشد و بتواند بالقوه زمینه مساعد را برای اتکاء حسابرسان مستقل فراهم کند.
اگرچه در فرضیه سوم تحقیق،حسابرسان مستقل فقدان استاندارد ملی حسابرسی مربوط را با عدم اتکاء مرتبط ندیدند،همانطور که قبلا هم اشاره شد یکی از مهمترین دلایل این نگرش احتمالا کلی بودن مفاد اینگونه استانداردها است که فاقد دستور العملهای مشخص و دقیق میباشند و نهایتا در چارچوب یک سری ضوابط بسیار بسیط تعیین میزان اتکاء را به قضاوت حرفهای حسابرسی وامیگذارد(بهعنوان مثال مجوز برای اتکاء صادر میشود و اینکه اتکاء نمیباید بهطور مطلق جایگزین آزمونهای حسابرسی مستقل گردد،بدون آنکه روش مشخص و دقیقی در رابطه باتعیین میزان اتکاء ارائه نماید)."