خلاصة:
فلسفه وجودی دین و کارکرد بزرگ آن، هدایت کامل و جامع و فراگیر انسان است. دین برای این هدایت، راهبردی بسیار قوی و موثر دارد که هم با فطرت و آفرینش انسان هماهنگ است و هم در تمام زمانها و تحت همه شرائط قابلیت اجرایی داشته، میتواند همه انسانها را هدایت کند. دو رکن اساسی هدایت دینی عبارتند از قرآن و ولایت. قرآن متن وحی و قانون اساسی و جامعی است که خدا نازل کرده است. ولایت هم راه ورود و فهم به معارف قرآن و آیات الهی را تسهیل و ممکن میکند. علاوه بر آن اجرا و تحقق آن را متکفل شده، جامعه دینی و مسلمانان را عملا هادی میباشد. این مقاله نقش هدایتی امامت و ولایت را به اختصار بیان میکند.
ملخص الجهاز:
لذا دین در این مرحله به دعوت و ارائه طریق اکتفا میکند: «إنا هدیناه السبیل إما شاکرا وإما کفورا» (انسان: 3) و حتی پیامبر رحمت هم بیش از این مأموریت و وظیفه ندارد که پیام خدا را ابلاغ کند و دعوت خدا را به اطلاع مردم برساند: «إنما أنت مذکر * لست علیهم بمصیطر» (غاشیه: 21 و 22) «فما أرسلناک علیهم حفیظا إن علیک إلا البلاغ» (شوری: 48) و نسبت به کسانی که از دعوت مهربانانه الهی اعراض کرده و حاضر نباشند به ندای فطرت خود جواب دهند و طبیعت را برای توضیح بیشتر رجوع کنید به کتاب فلسفه و نظام سیاسی اسلام تألیف نگارنده فصل اول .
حال آیا راهبرد اسلام برای استمرار هدایت الهی بویژه در بخش و مرحله دوم (هدایت به ولایت و سرپرستی) چگونه تضمین گشته و تحقق مییابد؟ پاسخ: با آشنایی اجمالی با متن اسلام به خوبی میتوان دریافت که اسلام به عنوان آخرین و کاملترین برنامه و دین الهی، هدایت پیروان خود و پذیرندگان و رأی دهندگان به این مکتب آسمانی را برای بعد از پیامبر اکرم تا تحقق قیامت طراحی و تنظیم و هدایت درون دینی و مدیریت جامعه اسلامی را تضمین نموده است به گونهای که در عین التزام کامل به مبانی اعتقادی و اصول ثابت اسلام مانند توحید و انحصار حاکمیت به خدا، از نیازها و شرایط مختلف غفلت نکرده، انعطاف لازم را در هر زمان و مکان دارد.