خلاصة:
مقاله«نقش پیشفرضها و مبانی کلامی در فهم و تفسیر آیات قرآن»ضمن آنکه وجود گرایش کلامی در تفاسیر را اثبات میکند به میزان دخالت پیشفرضهای کلامی در تفسیر آیات میپردازد و در آن با محوریت مبحث «رؤیت حق تعالی»در آیه«لن ترانی»(اعراق143/)از سه تفسیر تبیان، کشاف،کبیر(که به ترتیب نمایندگان مبانی کلامی شیعه،معتزله و اشاعرهاند)بهره میگیرد تا تأثیر و دخالت مبانی کلامی در تفسیر آیهء مذکور را برملا سازد. این مقاله علیرغم نقاط قوت،با کستیهایی نیز روبروست از جمله میتوان به ادعاهای بیدلیل،خطا در تطبیق،عدم ارایه دیدگاه روشن از آیهء رؤیت، عدم تنقیح تعابیر کلیدی،ناصوابی در عنوان مقاله،تهافت در رد و اثبات آموزهها و عدم تفکیک در منشأ ترجیح عقل بر نقل،اشاره کرد که در پی آن اهمیت سه وجهی مورد ادعای مؤلف پیرامون این موضوع ابطال شده، دستاوردهای علمی مقاله را مورد تردید قرار میدهد.
ملخص الجهاز:
"(همان، 36) اگر همانند مؤلف مسئله رؤیت حق تعالی را بتوان با همین بیان ساده آورد و باز مانند ایشان،از آن با عنوان«رؤیت از منظر قرآن»یاد کرد همهچیز پایان مییابد و دیگر نباید از پیشفرضها و مبانی کلامی در تفسیر و اختلاف از نحلهها و مباحث متنوع دربارهء رؤیت الهی از منظر قرآن نام نهاد-موجب طرح مسائل گوناگون با مناقشههای متعدد است و مؤلف نیز،به طور طبیعی چون این موضوع را بررسی کرده و به آنها واقف است؛مانند این مسئله که چطور موسی کلیم الله از این مطلب ساده-نعوذ بالله-غافل ماندهاند که رویت الهی امکانپذیر نیست؟با این مسئله که تعلیق رؤیت بر استقرار کوه امری ممکن است یا غیر ممکن است؟توبه حضرت موسی برای چه بود و...
5-عدم ارتباط حکم ترجیح عقل بر نقل با تفسیر به رأی:اکنون به پرسش اصلی میرسیم آیا ترجیح عقل بر نقل یا بالعکس که بنا به گفتهء مؤلف و بسیاری از محققان، تمام اختلاف اشاعره با عدلیه را در مسأله رؤیت رقم میزند و از آن به عنوان پیشفرض تفسیر یا پیشفرض کلامی در تفسیر یاد میکنیم،موجب«تفسیر به رأی»در تفاسیر عدلیه و اشاعره خواهد شد؟همانگونه که کلاحظه کردید نویسندهء محترم مقاله در بررسی جهت اول اهمیت بحث به طور ضمنی به دلیل همین پیشفرض،بر حضور تفسیر به رأی در این تفاسیر صحه گذاشته بود،(نصیری،5831:75-85)اما نباید از این نکته غافل بود که پیشفرضهایی که تفسیر به رأی را میسازد غیر از مدارک تفسیر است."