ملخص الجهاز:
شخصیت رمانهای بزرگ در جستجوی کلیتی استکه از دست رفته است و این شقاقی که در جهان پیرامون او بوجودآمده درست از درون هستی او عبور میکند و او را به تب و تاب وجستجوی راه حل میافکند.
در این زمینه مشکل او مشکلفردی نیست و او در جنگل تیره و انبوه زندگانی جدید سیر و سفرخود را برای رسیدن به کلیتی آرامش بخش آغاز میکند.
هاینه تراژدی عصر را درون هستی خود مییافت(به تصویر صفحه مراجعه شود) شخصیت رمانهای بزرگ درجستجوی کلیتی است که از دسترفته است و این شقاقی که درجهان پیرامون او بوجود آمدهدرست از درون هستی او عبورمیکند و او را به تب و تاب وجستجوی راه حل میافکند.
مالرو در 1972،چهار(به تصویر صفحه مراجعه شود)شخصیت رمان مدرن اساسادچار معضل وجودی است امّانیک که بنگریم متوجه میشویماو نیز در طلب آرمان و کمال دچاردشواری شده و خود را در دنیائیغریب تبعید شده مییابد.
همینطور«گرینکوی»مسیحی کهاحساس میکند برای نخستین بار با کلیسای خود زندگانیمیکند و آلوه آر با آن احساس بسیار کم همدردیاش،بابدبینیاش نسبت به حادثه و با اعتقاد و اطمینانش به اینکه«ارزش انسان»وابسته است به پافشاری فردی و نه وابستۀ راهحلی گروهی فضای فکری گفتوگو،فضای فکریگسستگی،فضای خود آگاهی فردی است،در این فضا کشمکشبین حقیقت درونی و جهانی که آن را احاطه کرده،نیست بلکه بهرغم همۀ تفاوتهائی که بین شخصیتهای آثار مالرو وجوددارد،خود اوست که در وجود همۀ آنها زندگانی میکند و این خودمالروست که با خود در کشمکش است6این صحنۀ رمان«امید»را در نظر آورید:«مان ین»دوباره به راه افتاد.