خلاصة:
کشور مکزیک به مدت ده سال تمام، به توصیههای بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و کارشناسان اقتصادی دولت آمریکا، عمل کرد تا در جرگه
کشورهای پیشرفته قرار بگیرد، اما محصول نهایی این تمکین، چیزی جز سقوط اقتصاد مکزیک و بحرانهای اقتصادی از جمله سقوط پول ملی،
بیکاری، مهاجرت به شهرهای بزرگ و نابودی صنایع داخلی نبود. از سوی دیگر، برخلاف مکزیک، ما با کشورهای آسیای جنوب شرقی مواجه
هستیم که با اتخاذ تدابیری مستقل و ملی، راه پیشرفت اقتصادی را طی کردند. این کشورها برخلاف توصیههای کارشناسان مدافع اقتصاد بازار،
آمیزهای از اقتصاد آزاد و حمایتی را در پیش گرفتند و به توفیقات زیادی دست یافتند.
ملخص الجهاز:
"چکیده: کشور مکزیک به مدت ده سال تمام، به توصیههای بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و کارشناسان اقتصادی دولت آمریکا، عمل کرد تا در جرگه کشورهای پیشرفته قرار بگیرد، اما محصول نهایی این تمکین، چیزی جز سقوط اقتصاد مکزیک و بحرانهای اقتصادی از جمله سقوط پول ملی، بیکاری، مهاجرت به شهرهای بزرگ و نابودی صنایع داخلی نبود.
در ابتدای کار هنگامی که شرکتهای مونتاژ آمریکایی به جنوب مهاجرت کردند، حکومت کلینتون هنوز قادر بود، استدلال کند که صادرات در حال رشد کالا به مکزیک، بیست و پنج هزار کار اضافی در صنعت صادراتی ایالات متحده بوجود خواهد آورد، لیکن با سرنگونی اقتصاد مکزیک تقاضای مردم این کشور برای کالاهای آمریکایی نیز شدیدا کاهش یافت.
دولت آنکارا به امید مدرنیزه شدن سریع کشور با اتحادیه اروپا قرارداد ایجاد یک اتحادیه گمرکی را امضا کرد که از اول سال 1996م به اجرا در آمد، لیکن طرفداران مدرنیزه کردن ترکیه همچون همفکرهایشان در مکزیک به نتایج این کار برای بازار داخلی خویش کم بها دادهاند.
اقتصاددانان و صاحبان صنایع تمامی جهان، معجزه اقتصادی آسیا را نمونه و دلیلی زنده برای این امر میدانند که در اقتصاد بازار، راه حلی برای نجات از فقر و عقبافتادگی وجود دارد، لیکن شکوفایی اقتصادی نوع آسیایی با سرمایهداری همراه با سیاست عدم دخالت دولت در امور اقتصادی حاکم در غالب کشورهای صنعتی غرب، کمتر نقطه مشترکی دارد.
تقریبا تمامی کشورهای در حال شکوفایی آسیایی ابتدا همچون مکزیک به عنوان سازندگان وسایل مورد نیاز شرکتهای جهانی آغاز کردند، لیکن هدایتکنندگان کشور در نهادهای دولتی تا کنون هیچ گاه حمایت و رشد اقتصاد داخلی خویش را از نظر دور نداشتهاند."