خلاصة:
ر کشورهای اروپایی اتفاق افتاده،دربرگیرنده تئاتر و نمایش شرق نیست. در این مقاله برنظریات ارسطو و برتولت برشت آلمانی تمرکز بیشتری وجود دارد. انتخاب ارسطو به این دلیل است که هربحثی درباره پیدایش تئاتر مغرب زمین از ارسطو شروع میشود و او اولین منتقد و نظریهپرداز تئاتر است و انتخاب برشت هم به این دلیل بوده که به نظر نگارنده این مقاله،پس از ارسطو و در طی تاریخ تئاتر«برشت»اولین کسی است که نظریاتی کاملا متفاوت و متحولکننده در ارتباط با تاثیر درام برمخاطب مطرح میکند.تفاوت این دو نظریه نیز در قسمت پایانی مقاله تحلیل شده و تاثیر این نظریات برنمایشنامه و سختار آن به اختصار شرح داده شده است.
ملخص الجهاز:
"نگاهی به کلان نظریههای درام (ارسطو و برشت) (به تصویر صفحه مراجعه شود) فرزاد معافی غفاری عضو هیات علمی چکیده این مقاله بررسی اجمالی و فشردهای خواهد داشت پیرامون مهمترین نظریاتی که از بدو پیدایش تئاتر درام تدوین و ارائه شده است.
ارسطو در این کتاب برخی از مهمترین اصول و قواعد درام و تئاتر یونان باستان را مدون کرده است.
9 ارسطو که نظریه خود در باب نمایش (Dram) را با توضیح درباره تراژدی تشریح کرده مینویسد:«تراژدی تقلیدی است از عملی شایسته و سزاوار و یا درخشان و برجسته و تمام،دارای حجمی معلوم،با زبانی خوش،بر حسب هریک از بخشها که به وسیله عمل شخصیتها و بیآنکه داستانگو یا راوی در کار باشد،در میان فضایی سرشار از همدردی و هراس که حاصلش پالایش از چنین -------------- (1)-گفتگو در باب کمدیها و تراژدیها،نویسنده جرالدی چینتو(ایتالیا93451.
بطور مثال ساختمان پنج پردهای نمایش که بصورت یک اصل در قرون 71 و 81 پذیرفته شده بود و یا وحدتهای سهگانه که البته در مورد آن اختلافنظرهایی وجود داشت و مهمترین مبحث در ساختمان تراژدی موضوع آواز،میانه و پایان تراژدی که ارسطو در باب هفتم فن (61)-مقاله خطابههایی درباره هنر نمایشی،شلگل(آلمان)،1081-1181.
او معتقد بود چون جهان وارد مرحله جدید از تاریخ خود شده و موضوعات جدیدی نیز در مقابل هنرمند قرار دارد پس با روشها و تئوریهای گذشته نمیتوان این مسائل را مطرح کرد."